
" پل بیتی" ، برای رمان « فروش کامل» ( SELLOUT ) برنده جایزه
من بوکر ۲۰۱۶ شد. نویسندۀ پنجاه وچهارسالۀ اهل لوس انجلس، اولین
رمان نویس آمریکایی است که برای هجوی های تلخ و گزنده درباره
سیاستهای نژادی آمریکا برندۀ جایزۀ من بوکر شده است. از نظر داوران،
رمان «فروش کامل»، پل بیتی را در ردیف کسانی چون مارک تواین و
جاناتان سویفت قرار می دهد. پل بیتی در این نوشتار رمزورازها و
ماجراهایی را روایت می کند که الهام بخش او در نوشتن رمانش بوده اند.
گاردین :
سخت میشود گفت این کتاب از کجا آمد. از جهتی شاید این کتاب یک
طلسم باشد: تلاشی برای بازآفرینی گرمای سحرآمیز بادهای شهر
سانتا آنا، روزهای بیدغدغۀ موجسواری در ساحل سانتا مونیکا، لذت
دنبالکردن باچ (سگ خانوادهمان) در میان درختهای هلو و لیموی
حیاط خلوت. لذت دویدن بهسوی خانه، پس از تمامشدن مدرسه، برای
نوشیدن پُنچ (نوشیدنی میوه) و تماشای «حقهبازهای کوچک» در
تلویزیون با خانواده چاکن. که بعد از آن، من و بقیه پسرها - جری، چارلی
و بیلی- و گاهی هم رونالد کیتون سراغ چهرۀ مشهور محلهمان ادی
اسمیت میرفتیم تا به قولش عمل کند: قول داده بود، وقتی اجازه
کارمان را گرفتیم، نقشی در فیلمهای سینمایی برای مان دست و پا
کند. (او بنیانگذار «انجمن بدلکارهای سیاهپوست» و یکی از دستیاران
کلابر لنگ رقیب راکی در «راکی ۳» بود.)
و، برعکس، " فروش کامل " یک باطلالسحر هم هست، تلاشی بیهوده
برای دفع و التیامِ نفرین و تناقضات کسی که در جامعۀ عمدتاً سفیدپوستِ
غرب لوسآنجلس، و به تبع آن کل آمریکا، در زمرۀ کارگران و رنگینپوستان
است: همۀ فرارهای مان از دست پلیس، قلدرهای محل و سگهای
ولگرد؛ بوی شیرین گرد فرشته (داروی توهمزای فنسیکلیدین)؛ کتک
کاریها؛ ترس؛ خودکشیهای محل؛ قتلعام در رستوران زنجیرهای بابز
بیگ بوی؛ و، علیرغم افزایش نرخ جنایت، ارزش خانۀ سهخوابۀ ساده
مادرم در دورۀ رونق املاک سر به فلک کشید، چون بالاخره آنجا غرب
لوسآنجلس است! ماجرای رالف نیدر، قهرمان من، که مردد بود باراک
اوبامای منتخب قرار است عمو سام شود یا عمو تام (۱) ؛ ماجرای دو
وزیر سیاهپوست، کاندولیزا رایس و کالین پاول، پرچمداران جنگی که به
وضوح بیهوده و ناعادلانه بود.
ولی درست که فکر میکنم، نزدیکترین ماجرا به یک آفرینش واقعی
همان مسیری است که هربار در مسیر خانه به لوس آنجلس باید پشت
فرمان بنشینم. با ۱۶۰ کیلومتر مسیر رفت و برگشت، یک سفر شبانه
است که معمولاً در ابتدایش راه شمال را به طرف خیابان رابرتسون و
سپس بلوار سانست میروم، بعد به غرب به سمت اتوبان ساحلی.
اهمیت این مسیر رانندگی را نمیتوانم در کلمات بگنجانم. من لوسآنجلس
مصنوعی کسالتبار را ترک میکنم، به قصد رسیدن به زیبایی باشکوه
بورلیهیلز (۲) و پالیسیدز (۳) ، تفرجگاههای ساحلی مالیبو و زوما؛ و
در میانۀ خاطرات کودکیام تخیل میکنم که اگر شهر را ترک نکرده بودم

«فروش کامل» یک تلاش بیهوده برای محو داغ لعنت عضویت در طبقه
کارگر یا رنگین پوست در لوس آنجلس است
چه جور آدمی میشدم.
هنوز هم امید دارم یک سیاهپوستِ ساحلنشین شوم، در جستوجوی
گنج، که فلزیابش را روی ماسههای ساحل میگیرد بلکه سکههای طلا
و جواهراتی را پیدا کند که جهانگردهای اسپانیایی از قرن هجدهم تا
بیستویکم بهجا گذاشتهاند. با آن خیابان مسطح، وقتی ترافیک سبک
باشد، مثل هرجای کالیفرنیا کافی است به اتوبان برسید. و آنجا، پیش
بهسوی ستارهها، یک دست روی فرمان، یک دست روی رادیو برای گرفتن
موسیقی جاز ایستگاه KLON (که الآن اسمش KKJZ شده است)،
اینجاست که این کتاب را «نوشتم». به تنها خاطرۀ خوبم از پدرم فکر
میکنم: شش سالم بود، روی پایش نشستم تا «راننده» فولکس اسپرتی
شوم که در طول ساحل در دلِ باد جلو میرفت. در فکر اینم که اسم
«خانه» گذاشتن روی شهری که نمیشناسمش یعنی چه، اینکه چه
ساعتهای بیشماری تحقیق کردم تا سر از این قصه درآورم، و البته
از رمز و رازهای سیستم حملونقل لوسآنجلس، موجشکنها، و البته
معنای سیاهپوست بودن. اخیراً، در مصاحبهای در بیبیسی، جورجِ
شاعر (۴) از من پرسید که آیا پان-افریکن (۵) هستم؟ و این کتاب
پاسخ من است که از حیرت شانه بالا میاندازم، چون حتی پان-
پُلبیتی هم نیستم.
اطلاعات کتابشناختی:
بیتی، پل. فروش کامل. انتشارات فرار، استراوس اند ژیرو. ۲۰۱۵
Beatty, Paul. The Sellout: A Novel. Farrar, Straus and Giroux. 2015

________________________________________
پینوشتها:
* این مطلب در تاریخ ۲۲ اکتبر ۲۰۱۶ با عنوان
How to write a Man Booker novel
: six shortlisted authors share their secrets
در وبسایت گاردین منتشر شده است و سایت ترجمان در تاریخ ۵ آبان
۱۳۹۵ این مطلب را با عنوان معنای سیاهپوست بودن ترجمه و منتشر
کرده است.
http://tarjomaan.com/vdci.uavct1arybc2t.html
[۱] هنگامی که آرای اولیۀ انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال
۲۰۰۸ اعلام شد و مشخص شد که باراک اوباما رأی غالب را به دست
آورده است، نیدر در مصاحبهای پرسید که آیا اوباما میخواهد عمو سام
شود که قرار است از کل کشور دفاع کند، یا عمو تام که خدمتکار
بنگاههای بزرگ و والاستریت است؟ واژۀ «عمو سام» از اوایل قرن
نوزدهم بهعنوان نماد حاکمیت ملی مطرح شده است. خاستگاه
«عموم تام» به رمانی با نام کلبه عموم تام در سال ۱۸۵۱ برمیگردد
و در اصل به سیاهپوستانی اشاره میکند که رفتار براندازانه علیه قدرت
سفیدپوستان دارند یا با خودشیرینی تلاش میکنند محبوب سفیدپوستان
شوند. این تعبیر نیدر، آن هم در شب انتخاب اولین رئیسجمهور
سیاهپوست آمریکا، انتقادهای زیادی را هم برانگیخت.
[۲] Beverly Hills: شهری در حوالی لوس انجلس که اقامتگاه بسیاری
از ستارگان هالیوود است.
[۳] Palisades: منطقهای ساحلی در حوالی لوسانجلس.
[۴] George the Poet: نام هنریِ رپر و سخنپرداز بریتانیایی
(متولد ۱۹۹۱) است که به مسائل اجتماعی و سیاسی نیز علاقهمند است.
[۵] Pan-Africanist: جنبشی جهانی که درصدد تحکیم پیوند میان همه
آنهایی است که تبارشان به آفریقا بازمیگردد.