ابرها

نامه‌های مچاله ی منند

که بغض‌هایم را

در آنها می ‌نویسم

و به دست ِ باد می ‌سپارم

تا برایت بخواندش

 

روجا چمنکار

در دستانم

خطی نیست

نه خطی که طول عمرم را نشان دهد

نه خطی که آینده‌ام را بگوید

و نه خطی که مرا به کسی برساند

من

تمام خطوط دنیا را

در چشمانم پنهان کرده‌ام

تا از نگاه متعجب کف‌بین‌ها

دلم خنک شود

 

روجا چمنکار