لماذا لا يشتاقون مثلنا...ألا يوجد في مدينتهم ليل؟
چرا مثل ما [دلتنگ] نمیشوند
مگر شهرشان شب ندارد؟
محمود درویش
لماذا لا يشتاقون مثلنا...ألا يوجد في مدينتهم ليل؟
چرا مثل ما [دلتنگ] نمیشوند
مگر شهرشان شب ندارد؟
محمود درویش
و گفت: محبت درست نشود،
مگر در میانِ دو تن؛
که یکی، دیگری را گوید:
"ای من"
عطار
در گوشهای از ذهنت
به انتظارِ خود نشستم؛
نیامدم
نیامدم
نیامدم ...
جمال ثریا
« قالت لى: حدثنى عن الحنين
فقلت: الحنين هو أن تسمع صوت
من تحب و تلتفت و لا ترو أحداً ...»
گفت: از دلتنگی بگو،
گفتم: دلتنگی يعنی صدای محبوبت را بشنوی، روی برگردانی و كسی
آنجا نباشد...
سرزده باش!
مثل برفی در اول آذر؛
ذوق مرگم کن با آمدنت
؟؟
لااقل هفتاد هشتاد درصد قشنگی های جهان به خاطر توست
خندید ، شد صد در صد
به بدرقه ایستادم
چمدانی در دست تو بود
ابرهایی
در قلب من
2)
قفس بی پرنده ای بودم
خنده نه، طرح خنده ای بودم
زیر چرخی که زندگانی بود
من فقط چرخ دنده ای بودم
سرکار خانم آرزو نوری
وسط قصه تردید شما
کسی از در برسد
نور تعارف بکند
زمان واژه ای نامفهوم است
و من
میان دختری نوشکفته
و زنی بالغ
شناورم
آناهیتا سمیعی
خیال توست
همین گل های کوچک روییده بر پیرهنت
خوشه زار پیچیده در گیسویت
تو را خیال می کنم
پس هستم
؟؟
چه ساده لوح اند آنان که می پندارند
عکس تو را به دیوارهای خانه ام
آویخته ام
دیوارهای خانه ام را
به عکس تو آویخته ام
شمس لنگرودی
حتی در این یخ بستگی
در این ترانه سوزی و ...
در این غزل شکستگی
ایرج جنتی عطایی
شست باران
همه ی کوچه خیابان ها را
پس چرا
مانده غمت بر دل بارانی من؟
معین دهاز
برف تویی
چتر تویی
بارش هر ابر تویی
گرم نگهدار مرا
موهايم
چه عاشقانه
در آغوش باد می رقصند
نكند
آن دورترها
باد را بوسيده ای؟!
سارا قبادی
از كتاب؛ شانه هايم گل داده اند
عشق
کوری ست که
از خیابان عبورش می دهی
بی آنکه بدانی
عبورت داد !
محمد علی بهمنی
عاشقی
رسم قشنگ صبح است
که سر صبح برایت
چای و
لبخند و
سلام آوردم
من سر ذوق همین عشق
چنین بیدارم ...
سارا خلیفه
و شاید سیگار
اختراع سرخپوستی بود
که می خواست
به معشوقه اش
پیام کوتاه بدهد
آریا معصومی
اعتبار تو
به حضورت نیست
به "دلهره ای" است
که در نبودنت
حس می شود..!!
ببخشای
ای روشن عشق
بر ما ببخشای!
به پایان رسیدیم ،
اما،
نکردیم آغاز ؛
فرو ریخت پرها
نکردیم پرواز .
شفیعی کدکنی
خواب می ماند
وقتی که من
برای دوست داستن تو
سحر خیز می شوم
رضا باقری فرد
تنهایی بعد از تو
تنهایی قبل از تو نیست ...
ساره دستاران
دلتنگی
نام دیگر این روزهاست
وقتی از این همه رهگذر
یکی تو نیستی ..
ساره دستاران
چشمهايم را جا گذاشتم
دست هايم را جا گذاشتم
پاهايم را جا گذاشتم
قلبم را جا گذاشتم
نفسم را جا گذاشتم
من كه جايي نرفته بودم
داشتم از پيش تو مي آمدم
مژگان ضحاكي
شعرهایم را
شبیه موهای تو
کوتاه کرده ام!
حمید امجدی
کاش می شد
برای دیدنت
پایم را از گلیم خواب هایم
درازتر کنم...
حمید امجدی
از صرافت میافتد
شعر در من.
آه ای غیبت نا موجّه !
فعلها را
بی تو صرف چه کاری کنم؟
سیدعلی میرافضلی
این چند هزارمین شب ِ بیداری ست
ای عشق
فقط
حساب دستت باشد...!
جلیل صفربیگی
شیار دست هاش را نشان می دهد پدر:
"هنوز گُشنگی نکشیدی عاشقی یادت بره!"
اما از ابرِ چشم هاش
چکه می کند
تصویر زنی جوان!
رضا کاظمی