سیاره ما دیگر نیازی به آدم های موفق ندارد
این سیاره به شدت نیازمند افراد
صلح جو
درمانگر
ناجی
قصه گو و عاشق
است.
سیاره ما دیگر نیازی به آدم های موفق ندارد
این سیاره به شدت نیازمند افراد
صلح جو
درمانگر
ناجی
قصه گو و عاشق
است.
"تو برای من مهم هستی". با خواندن آن کلمات فکر کردم که قلبم منفجر خواهد شد. هسته اصلی عشق همین است، یک نفر برای دیگری مهم است، یک وجود از بین همه ی زندگی های دیگر اهمیت دارد، یک نفر برای چیزی بخصوص و خاص ارزشمند می شود.
ما جایگزین شدنی نیستیم، ما بر اساس اینکه چطور دوست داشته می شویم، منحصر به فردیم.
میل به یک شخص با حس بی نظیر حق شناسی، نیاز و یا محبت فرق دارد. میل، کم و زیاد می شود و مهر و محبت می تواند بدون تعهد طولانی مدت احساس شود. اما "تو برای من مهم هستی" به این معنی است که هر سختی و دشواری قابل قبول است، حتی با دل و جان پذیرفته می شود: از اینجا به بعد تو را به دوش میکشم، در آغوش می گیرمت و تحسین ات می کنم. قابل اطمینان بودن : اینجا خواهم بود تا از تو مراقبت کنم و وقتی رفتی، اینجا خواهم بود تا تو را به یاد بیاورم.
" تولستوی و مبل بنفش " ترجمه لیلا کُرد
یکی از مواردی که در خوانش رمان ها توجهم را جلب می کند، جملات آغازین آن هاست. در ادامه چند مورد را که دوست داشتم مرور می کنم:
1- دایی جان ناپلئون - ایرج پزشکزاد :
« من یک روز گرم تابستان، دقیقاً یک سیزده مرداد، حدود ساعت سه و ربع کم بعد از ظهر، عاشق شدم. تلخیها و زهر هجری که چشیدم بارها مرا به این فکر انداخت که اگر یک دوازدهم یا یک چهاردهم مرداد بود، شاید اینطور نمیشد.»
2- جسدهای شیشه ای - مسعود کیمیایی
« هوا سرد بود - قرارِ سرخیِ آسمانِ زمستانِ در شب، برف روز است. اما نه برف آمد نه ثریا.»
3- آنا کارنینا - تولستوی
« همه خانواده هاي خوشبخت مثل هم اند، اما خانواده هاي شوربخت هر كدام بدبختي خاص خود را دارند.»
4- گتسبی بزرگ - اسکات فیتز جرالد
«در سالهایی که جوانتر و به ناچار آسیب پذیرتر بودم پدرم پندی به من داد که آن را تا به امروز در ذهن خود مزه مزه می کنم. وی گفت :
هر وقت دلت خواست عیب کسی رو بگیری، یادت باشه که تو این دنیا،همه مردممزایای تورو نداشته اند.»
کاتارسیس یک واژه یونانی به معنای تطهیر، تزکیه و تخلیص است که بعدها به یک واژه علمی برای محققان تبدیل شده است. این واژه از کلمه یونانی کاتارین به معنی"پاک کردن" گرفته شده و در ادامه تطورش از حوزه مذهب، پزشکی و دیگر سنتهای عالمانه یونانی به مباحث معاصر راه یافته است.
اما نخستین و جدیترین تعریف کاتارسیس در حوزه هنرهای نمایشی همان تعاریفی را شامل میشود که ارسطو در"فن شعر" به آنها اشاره میکند: «احساسی که یک روح را تحت تاثیر قرار میدهد، روح دیگران را هم به همان میزان متاثر میکند و اگر هم تفاوتی میان این تاثیرات وجود داشته باشد فقط در یکی از درجات است؛ مثلاً تفاوت در دلسوزی و ترس یا به عنوان نمونه؛ در اشتیاق. بعضی از مردم برای به دست آوردن احساس اشتیاق مستعدترند اما هنگامی که مجبور باشند از ملودیهایی که روح را با احساس شادی و شعف متاثر میکنند استفاده نمایند، با این ملودیهای مقدس به وضعیتی عادی بازمیگردند و مانند معالجه از طریق پزشک، تطهیر(کاتارسیس) میشوند.»
سه مقاله خوب درباره ی کاتارسیس:
1- تحلیل مفهوم کاتارسیس در ساختارهای مدرن و پستمدرن سینمای جهان - امید رنجبر - ( PDF )
2- کاتارسیس در دورههای نمایشی(کلاسیک ـ مدرن) - مهدی نصیری - ( PDF )
3- کاتارسیس - مهدی نصیری - ( PDF )
1- قصیده / چکامه ای برای آدلین ( MP3 )
2- قصیده / چکامه ای برای آدلین ( MP4 )
چکامهای برای آدلین یا Ballade pour Adeline یک قطعه موسیقی بیکلام ساخته "پل سنویل" Paul-de-Senneville و "الیور توسان" است. "پل سنویل" در سال ۱۹۷۶ این بالاد (چکامه/تصنیف عاشقانه) را به مناسبت تولد دختر دومش "آدلین" نوشت.
در همان سال ریچارد کلایدرمن (با نام اصلی فیلیپ پاژه)[1] با یک تماس تلفنی از طرف "الیور توسان"، تهیهکننده موسیقی شناختهشده، مطلع شد او و همکارش "پل سنویل" به دنبال پیانیستی برای نواختن یک بالاد ملایم پیانو هستند. فیلیپ ۲۳ ساله به همراه ۲۰ پیانیست دیگر برای گرفتن این کار آزمون داد و بر خلاف انتظارش برای ضبط این قطعه انتخاب شد.
چکامهای برای آدلین با نوازندگی "ریچارد کلایدرمن" ضبط شد و پس از انتشار به موفقیتی باورنکردنی دست یافت. این تکآهنگ بیش از ۲۲ میلیون نسخه در ۳۸ کشور مختلف جهان فروخت و "ریچارد کلایدرمن" را به جهان شناساند. با گذشت بیش از چهل سال، "تصنیفی برای آدلین" همچنان مشهورترین و محبوبترین اثر "کلایدرمن" محسوب میشود.
پل سنویل میگوید: “او خیلی خاص بود، ظریف پیانو مینواخت، شخصیت مختص به خودش را داشت و بسیار خوشچهره بود که الیور توسان و من را خیلی تحت تأثیر قرار داد”.

پل سنویل به همراه دخترش آدلین – عکس از Jérôme Prébois
نسخههای مختلفی از این اثر به صورت رسمی منتشر شدهاست. این قطعه یکی از محبوبترین آثار پیانو در بین هنرجویان و نوازندگان پیانو در سراسر جهان به شمار میرود. چکامهای برای آدلین بارها توسط هنرمندان دیگر بازسازی و ضبط شدهاست. ژان کلود بورلی ترومپت نواز فرانسوی نسخهای از این اثر را در اوایل دهه ۸۰ میلاد ضبط کرد. ریچارد کلایدرمن به همراه فرانسیس گویا، گیتار نواز برجسته بلژیکی در سال ۱۹۹۹ در آلبوم مشترکشان، Together این قطعه را اجرا کرد. نسخه جدیدتری از چکامهای برای آدلین در آلبوم استودیویی کلایدرمن با نام A Thousand Wind در سال ۲۰۰۷ به مناسبت سیامین سالگرد انتشار این اثر منتشر شد. این قطعه در اصل برای تکنوازی پیانو ساخته شده بود اما نسخه ضبط شده توسط کلایدرمن با همراهی سازهای زهی، گیتار بیس و درامز بود. این ملودی گاهی اوقات با گیتار هم نواخته شدهاست.
برگرفته از : https://musicgeek.ir/
1- وی نام فیلیپ پاژه را به ریچارد کلایدرمن تغییر داد تا از تلفظ اشتباه نامش در خارج از فرانسه جلوگیری کند و نام خانودگی مادرِ مادربزرگش یعنی کلایدرمن را برگزید.
در این نوشتار به یکی از تکنیک های مهم هنرهای نمایشی یعنی "شکستن دیوار چهارم" می پردازیم . همچنین اشاره کوتاهی خواهد شد به خلاقیت "برشت" در تبیین "فاصله گذاری"، تفاوت نمایش های روایی و دراماتیک و ...
1- متن نوشتار را در ( ادامه مطلب ) ملاحظه نمایید.
2- متن نوشتار را به صورت PDF از ( اینجا ) دانلود نمایید.
3- ویدئو- مقاله ای که از کانال یوتیوب Now You See It انتخاب و به طور اختصاصی توسط گروه سرویس آموزش ۲۴ فریم ترجمه و زیرنویس شده است را در ( اینجا ) مشاهده نمایید.
کم مباد آمد و رفت از سر کوی تو ولی
رفتنی هوش من و آمدنی بوی تو باد...
طالب آملی
جمله ای مشهور ، که تقریباً همیشه به اشتباه به "ارسطو" نسبت داده می شود:
"ما همان چیزی هستیم که مرتباً انجام می دهیم. بنابراین "تعالی"/"خوب بودن" یک عمل نیست ، بلکه یک عادت است."
در واقع از "ویل دورانت" است، وقتی که او در مورد کارهای "ارسطو" بحث می کرد.