لماذا لا يشتاقون مثلنا...ألا يوجد في مدينتهم ليل؟
چرا مثل ما [دلتنگ] نمیشوند
مگر شهرشان شب ندارد؟
محمود درویش
لماذا لا يشتاقون مثلنا...ألا يوجد في مدينتهم ليل؟
چرا مثل ما [دلتنگ] نمیشوند
مگر شهرشان شب ندارد؟
محمود درویش
در ابتدا قصد داشتم یادداشتی بر رمان "تولستوی و مبل بنفش" بنویسم اما ترجیح دادم با دسته بندی برخی از مطالب این کتاب، به یکی از دغدغه های برخی از افراد بپردازم. زمانی که به ایشان رمانی پیشنهاد می کنم، یا خوانش رمان را توصیه می کنم، و پاسخ می دهند:
« رمان به چه دردی می خورد؟ چه چیزی به ما یاد می دهد؟ به جای آن اگر یک کتاب علمی بخوانیم بهتر نیست؟ »
واقعیت این است که ما گاهی فراموش می کنیم که زندگی فقط محاسبات و کشف روابط علت و معلولی علوم و روش های کسب و کار نیست. یادمان می رود که کیفیت زندگی ما به داشتن "مهارت های زندگی" بستگی دارد. چگونه شاد بودن، قدردانی از آنچه که داریم، گریز از آنچه ما را رنج می دهد، رویا پردازی، گفتمانی دلنشین، توانایی حل مسئله و .... که همگی مولفه های تشکیل دهنده ی رمان ها هستند.
(( حتماً که یک کتاب نبایدجزیی از گنجینه اصیل ادبی و علمی باشد تا تغییری در زندگی خواننده اش ایجاد کند.))
اینکه به طور عموم چرا باید کتاب بخوانیم و به خصوص چرا باید رمان بخوانیم، بحث بسیار مفصلی است که بسیار به آن پرداخته شده است. اما در این وبلاگ در بخش "درباره ی رمان" پژوهشی با همین عنوان ارائه گردیده ( کاری از نگارنده ) و مطالب ذیل که از این رمان استخراج گردیده در واقع پیوستی بر آن کار پژوهشی می باشد.
نویسنده رمان "تولستوی و مبل بنفش" با اجرای طرح (( یکسال، هر روز یک کتاب )) – برای نجات از اندوه درگذشت خواهرش - و با باشتراک گذاشتن استنباط خود از مفاهیم این کتاب ها، قصد دارد با ارائه شواهدی، نشان دهد که خوانش کتاب ها، به ویژه رمان ها، چگونه بر زندگی ما اثر می گذارند.
(( کلمه ها زنده اند و ادبیات یک گریز است، گریزی نه از زندگی، که به سوی آن. ( سیریل کانلی – گور ناآرام ). ))
1- حاصلخیزی و غنی سازی زندگی
(( شنیدن تجربه های نویسندگان می توانست راهنمای من در دوران تاریکی باشد. ))
(( انعطاف، اشتیاق، قدرشناسی، تمرکز، استقلال، چارچوب محکم عشق خانوادگی و .... این مولفه ها بارها و بارها در کتاب هایی که خواندم تکرار شده بود. مواد لازم برای یک زندگی رضایت بخش. ] عوامل لطیف کننده برای کیک تو پُر زندگی [))
2- گاوصندوق خرد و دانایی
(( در دوران دبیرستان شروع کردم به جمع کردن عبارت های مورد علاقه ام از کتاب ها. هدفم این بود که آن نوشته ها مانند یک گاوصندوق عمل کنند. می خواستم کلماتی را که نویسندگان محبوبم در گوشم زمزمه می کردند، حفظ کنم و آن ها را
(( بقیه در ادامه مطلب))