در غیاب پنجره ها
صدای تو روزنی است به اتاقی
که از ان آوازهای تاریک جهان می آید.
در آغاز فصلها
صدا می کنی و هر بار
هزار پرندهی دور
باز می گردند از جزیره های نا امید
و من
از خوابهای روز باز می گردم
تا در آوازهایت بشنوم
حرفهای از دست رفته را
که از تاریکی گذشت.
هیوا مسیح
+ نوشته شده در یکشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۲ ساعت 23:38 توسط بصیرت
|