" باب دیلن " برنده نوبل ادبیات 2016
"باب دیلن" (متولد ۱۹۴۱) ترانه سرای معروف آمریکایی به عنوان برنده
نوبل ادبیات ۲۰۱۶ معرفی شد و این برای نخستین بار است که جایزه نوبل
ادبیات به یک ترانه سرا اهدا می شود. هرچند او این جایزه را به خاطر
"خلق تعابیر جدید شاعرانه در سنت شعر آمریکایی" دریافت می کند، اما
چون کارهایش در چارچوب رمان، شعر و داستاننویسی معمول ادبیات قرار
نمیگیرد، باعث انتقاد بسیاری از افراد شده و دریافت این جایزه را بحث
برانگیز کرده است.
فرهنگ موسیقی و ترانه سرایی آمریکا بیش از پنج دهه از او و آثارش تاثیر
پذیرفته است. موضوعاتی چون جنبش های اعتراضی مردمی، حقوق بشر،
حقوق مدنی، سیاهپوستان، جنبشهای ضد جنگ، فلسفه و ادبیات
مجموعه ای بزرگ از آثار او را تشکیل می دهند.
"سارا دانیوس" دبیر دائمی آکادمی سوئدی نوبل با اعلام این خبر "دیلن" ۷۵
ساله را نمونه ای بزرگ که طی ۵۴ سال در حرفه ای خود فعالیت کرده و خود
را بازآفرینی کرده توصیف کرد.
او در ادامه به افرادی که با کارهای "باب دیلن" آشنایی ندارند، توصیه کرد با
آلبوم "Blonde on Blonde" شروع کنند. این آلبوم نمونه خارقالعاده سبک
قافیه سازی درخشان او، کنار هم قرار دادن ترجیع بندها و تفکر درخشان
اوست.
"دانیوس" پس از اعلام نام برنده، طی صحبت با خبرنگاران گفت که امیدوار
است آکادمی برای این انتخاب مورد انتقاد قرار نگیرد.
این عضو آکادمی نوبل سپس ترانههای "دیلن" را با کارهای "هومر" و "سافو"
مقایسه کرد و گفت: شاید انتخاب "دیلن" به نظر غافلگیرکننده باشد اما اگر
به عقب برگردید، به 500 سال پیش، به "هومر" و "سافو" میرسید. آنها
متونی شاعرانه میگفتند تا روی صحنه اجرا شود و همین در مورد
"باب دیلن" هم صدق میکند. ما هنوز هم آثار "هومر" و "سافو" را می
خوانیم و لذت میبریم. ما میتوانیم و باید کارهای او را بخوانیم.
"دانیوس" در خلال صحبتهایش اقرار کرد که در جوانی طرفدار "باب دیلن"
نبوده و کارهای "دیوید بویی" را ترجیح میداده است. او در اینباره گفت:
شاید این سوال نسل من باشد. امروز من از هواداران "باب دیلن" هستم.
"دیلن" پس از برنده شدن " تونی موریسون" در سال 1993، اولین آمریکایی
است که جایزه نوبل را به خود اختصاص می دهد.
"رابرت آلن زیمرمان" معروف به "باب دیلن" خواننده، نقاش، آهنگساز، شاعر
و ترانهسرای آمریکایی در ۲۴ ماه می ۱۹۴۱ میلادی در مینهسوتای آمریکا
متولد شد. او در نوجوانی زادگاه خود را ترک کرد و برای اینکه با گذشتهاش
ارتباطی نداشته باشد، نام خود را تغییر داد. گفته میشود او نام هنری خود
را از نام "دیلن توماس" شاعر ولزی گرفته است.
وی که در سبک موسیقی بومی آمریکا فعالیت میکرد، در دهه ۱۹۶۰
میلادی به سبک راک رو آورد و اشعار عاشقانه "راک اند رول" روز را با اشعار
ادبی و روشنفکرانه کلاسیک درهم آمیخت. وی در پدیدار شدن سبکی در
موسیقی به نام "راک بومی" در اواسط دهه ۶۰ بسیار تأثیرگذار بود و به نام
شکسپیر همنسلانش شهرت یافت.
ترانه معروف او "چون یک خانهبهدوش" توسط "رولینگ استون" بهعنوان
بهترین ترانه تمام زمانها انتخاب شد. دیلن بهخاطر ترانههای پرمفهومش
بارها نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات شده است. این خواننده مطرح آمریکایی
مدال آزادی ریاست جمهوری کشورش را نیز در سال ۲۰۱۲ به گردن آویخت.
"دیلن" در پنج دهه اخیر در موسیقی آمریکا بهعنوان پدیده مطرح بوده است .
"باب دیلن" از دید بسیاری، تأثیرگذارترین چهره در تاریخ موسیقی آمریکا بوده
است. برخی از ترانههای او توسط بسیاری از خوانندگان مشهور دوبارهخوانی
شده که از جمله آنها میتوان به اجرای "از فراز برج دیدبانی" توسط "جیمی
هندریکس" اشاره کرد.
"مارتین اسکورسیزی" کارگردان سرشناس سینما فیلم مستند "راهی به
خانه نیست" را دربارهی "باب دیلن" ساخته است. همچنین فیلم سینمایی
"من آنجا نیستم "ساخته "تاد هینز" برگرفته از زندگی این هنرمند است.
1- قسمتی از فیلم " راهی به خانه نیست " اثر مارتین اسکورسیزی
در مورد باب دیلن محصول 2005 ( مشاهده و دانلود در اینجا )
2- انیمیشن " باب دیلن برای بچه ها می خواند " کاری از پل راجرز
3- موسیقی فیلم پت گارت و بیلی کید به کارگردانی سام پکینپا – آهنگساز
و خواننده باب دیلن ( دانلود MP3 در اینجا )
4- موسیقی " اساتید جنگ " ( MASTER OF WAR ) (دانلود MP3 در اینجا )
5- فیلم سینمایی : " من آنجا نیستم " با موضوع زندگی نامه باب دیلن
به کارگردانی " تاد هینز " و با بازی : ریچارد گر، کیت بلانشت، کریستین بل،
محصول 2007 آلمان و آمریکا
6 - منتخب اشعار باب دیلن ( دانلود PDF ) - ترجمه ملیحه بهارلو
توضیحات تکمیلی :
1- این اولین بار نیست که باب دیلن جنجالی شده؛ در سال ۱۹۶۵ میلادی
" باب دیلن " که شهرت خود را به عنوان یک آهنگساز و ترانهسرای فولک
آمریکایی به دست آورده بود با گرفتن گیتار برقی در دست در فستیوال
نیوپورت با گذشته فولک خود خداحافظی کرد و وارد دنیای راک شد. کاری
که خشم طرفداران پر و پا قرص موسیقی فولک و باب دیلن را برانگیخت و
حتی باعث هو شدن او روی صحنه شد. اما باب دیلن کوتاه نیامد، اجرایش
اجرایی تاریخی شد و موسیقی فولک آمریکایی وارد فصلی تازه شد.
از لحظهای که خبر دریافت جایزه نوبل ادبیات توسط باب دیلن منتشر شد،
دو دستگی بین کارشناسان، منتقدان ادبی و طرفداران دیلن در فضای مجازی
ایجاد شد. تیم استنلی، تاریخشناس و یکی از نویسندگان روزنامه تلگراف
بریتانیا نوشت "دنیایی که باب دیلن برنده جایزه نوبل ادبیاتش است باید
کاندیدای ریاست جمهوریاش هم دونالد ترامپ باشد."
استیون کینگ نویسنده مشهور آمریکایی هم در توییتر خود نوشته از اینکه
باب دیلن جایزه نوبل ادبیات را برده بسیار خوشحال است. باراک اوباما هم
در توییتر باب دیلن را شاعر مورد علاقه خود خوانده و دریافت جایزه نوبل را
به او تبریک گفته.
چیزی که قابل انکار نیست اینست که باب دیلن صدای یک نسل است، نسلی
که در زمانهایی آرمانگرا توصیف شده. نسلی که در دهه شصت میلادی با
موسیقی، الاسدی، عشق و گل میخواست با مصرفگرایی، جنگ و بمب
اتم مبارزه کند. ترانههایی مانند دمیدن در باد ( Blowin' in the Wind )، اربابان
جنگ ( Masters of War ) و ناقوسهای آزادی ( Chimes of Freedom) به
سرودهای اعتراضی و انقلابی آن نسل نه تنها در آمریکا بلکه در سراسر جهان
تبدیل شدند.
اما ترانههای باب دیلن به ترانههای اعتراضی محدود نمیشوند؛ مهم نیست
چقدر طرفدار پر و پا قرص دیلن باشید، آلبومهایی از دیلن هستند که دست
کم آنها را کامل گوش ندادهاید. تعداد ترانههایی که دیلن در بیش از نیم قرن
منتشر کرده آن قدر زیاد است که خیلی از بزرگترین طرفدارانش هم نمی
توانند بگویند همه آهنگهایش را شنیدهاند یا میشناسند.
ترانههای دیلن گاهی اعتراضی و گاهی کاملا عاشقانه و رمانتیک است،
بعضی اوقات از درد و خشم میگویند و بعضی اوقات از خوشی. باب دیلن
در بعضی از ترانههایش با تلخی سخن میگوید و در بعضی دیگر با شوخ
طبعی دین و دنیا را به باد انتقاد میگیرد.
گفته میشود آلبوم بلوند بر بلوند ( Blonde on Blonde) هفتمین آلبوم باب
دیلن که در سال ۱۹۶۶ میلادی منتشر شده آلبومی است که داوران آکادمی
نوبل مورد بررسی قرار دادند؛ آلبومی که تنوع ترانههایش حال و هوای درونی
خود باب دیلن را منعکس میکنند. بعضی از ترانههایش مانند نیایش هستند
و بعضی دیگر مانند یک لعنت و دادخواست.
باب دیلن در زمان ضبط این آلبوم جوانی ۲۴ ساله بود، عاشق و تازه پدر
شده بود. ترانههای این آلبوم مانند بسیاری دیگر از ترانههای بعدی دیلن در
کنار روایتی شخصی و واقعی، پر از رمز و راز ، ایهام و ابهام و نمادپردازی هم
هستند، این یکی از مشخصههای ترانههای دیلن است.
مایک هوگن، یکی از سردبیران مجله ونیتی فیر درباره این آلبوم مینویسد:
(( بارها و بارها، باب دیلن به این ترانهها، رنگها، لایهها، داستانها و
شخصیتهای تازه اضافه میکند بدون اینکه ذرهای معنای احساسی ترانهها
را بپوشاند." و واقعا ترانههای دیلن همیشه پر از احساس است، شاید
معنی آنچه میگوید در پشت پردهای از ابهام قرار بگیرد، شاید ندانی درباره
چه کسی حرف میزند و چه موقعیتی، ولی احساسش را حس میکنی. ))
ترانههای باب دیلن در زمانهایی مانند داستانهایی کوتاه میمانند با
شخصیتهایی واقعی و خیالی، و هرچند بعضی عقیده دارند که ترانهسرایی
مقولهای است متفاوت از ادبیات و شعر و ترانه با موسیقی است که جان
میگیرد ولی واقعیت این است که باب دیلن در بیش از نیم قرن فعالیت
هنری خود ترانههایی نوشته که میتوانند مستقل و بدون موسیقی و روی
کاغذ بر مخاطب تاثیرگذار باشند و دریافت این جایزه نوبل توسط دیلن شاید
مانند همان گیتار برقیاش فصل تازه را این بار در ادبیات آغاز کند.
( باب دیلن و جون بائز )
2- باب دیلن یکی از بزرگان موسیقی معاصر است - ولی او هیچ وقت به
خاطر صدایش جایزه نگرفته است. در عوض با اشعار و ترانههایش موسیقی
پاپ و راک را متحول کرده و حالا به این خاطر برنده جایزه نوبل ادبیات شده
است.
ریاضت سالهای دهه ۵۰ که جایش را به شور و شوق سالهای دهه ۶۰
داد، باب دیلن به صدای نسلش تبدیل شد. نمونه اصیل یک خواننده ترانهسرا
که در انقلاب اجتماعی آن سالها که جهان را متحول کرد هم رهبر بود و هم
تاریخنویس.
یکی از جذابیتهایش این بود که با معیارهای سنتی اصلا خوشصدا محسوب
نمیشد. ولی توانست الگویی جدید برای خواننده به عنوان یک شاعر و هنرمند
ایجاد کند.
او از نظر آلن گینزبرگ بزرگترین شاعر نیمه دوم قرن بیستم است و اندرو موشن،
برنده نوبل ادبیات، میگوید که تقریبا هر روز باب دیلن گوش میکند.
پر واستبرگ، رئیس کمیته نوبل ادبیات، روز پنجشنبه گفت که او "احتمالا
بزرگترین شاعر زنده" است.
قطعا هیچ خواننده راک دیگری نیست که متن ترانههایش تا این حد بررسی،
گلچین و ستوده شده باشد.
بعد از دهه ۱۹۵۰، یعنی زمانی که موسیقی پاپ در سیطره کامل افرادی
چون الویس پرسلی و بادی هالی بود، باب دیلن روحی آزاد محسوب میشد
که با استفاده از جلوههای ادبی حس و حال سیاسی دوران را منتقل میکرد.
او با رجوع به اعماق وجودش اشعاری سرایید که در نهایت به الگویی جامع
برای خواننده اعترافی تبدیل شد.
آهنگهای پرتحرکش، صدای نامرسومش و ظاهر نامرتبش بخش بزرگی از
جذابیتش برای نسل جدیدی بود که از قیدوبندها رها شده بود.
ولی این چیزها به تنهایی برای توضیح تاثیر عمیقی که بر خیلیها گذاشته
کافی نیستند، چه برسد به اینکه از طرف کمیته ادبی نوبل از او قدردانی
هم بشود.
او سال گذشته هنگام دریافت یک جایزه گفت: "این ترانههای من مثل
داستانهای مرموز اند، از آن نوعی که شکسپیر هنگام بزرگ شدن دیده بود.
فکر میکنم بشود کارهای من را به آن دوره ربط داد."
باب دیلن در جوانی به شدت تحت تاثیر شاعرانی چون آرتور رمبو و جان کیتس
بود و حتی نامش را هم مدیون تاثیرات شاعرانه است.
وقتی رابرت زیمرمان شروع به اجرای آهنگهای محلی در قهوهخانهها کرد،
تصمیم گرفت نامش را به تاسی از دیلن توماس، شاعر ولزی، تغییر دهد.
او در عین حال تحت تاثیر شاعران محلی "دهه سی کثیف" هم بود؛ افرادی
چون وودی گاتری و هنک ویلیامز، ستاره موسیقی کانتری. اما دیلن اسیر
سنتهای آنها نشد و جلوتر رفت.
در این میان جنگ سرد در اوج خود بود و اوضاع داخلی آمریکا به شدت
آشفته بود؛ جنبش نوپای حقوق مدنی داشت با طبقه متوسط محافظهکار
شاخ به شاخ میشد.
باب دیلن کسی بود که موسیقی متن این دوران طوفانی را نوشت.
3- فرای یک خواننده معترض
او بهتر از هر شخص دیگری توانست با استفاده از نوتهای ساده و
استعارههای جهانشمول با روح زمانه ارتباط برقرار کند و با آهنگهایی
چون "دمیدن در باد" و "زمانه در تغییر است" موسیقی پاپ محلی را به
جریان اصلی موسیقی پیوند بزند.
با ادامه دهه ۶۰ ما شاهد آهنگهایی مانند "چون یک خانهبهدوش"،
"مثل یک زن" و "خانم عامی دراز بکش" بودیم و باب دیلن خیلی راحت
برچسب خواننده معترض را از خودش کند و دور انداخت.
آهنگهایش به سرودهای مردمی تبدیل شدند و صدا هنرمند دیگر آنها
را بازخوانی کردند.
وقتی برای اولین بار در جشنواره موسیقی محلی نیوپورت در سال ۱۹۶۵
گیتار الکتریک به دست گرفت، هم تماشاگران را به وحشت انداخت و هم
نقطه عطفی در تاریخ موسیقی به جا گذارد.
آن نغمهسرای شیرین جای خودش را به ستاره راک لذتطلبی داده بود که
رد پای مصرف الکل و مواد مخدر در چشمهایش را با عینک آفتابی مخفی
میکرد.
یک تصادف موتورسواری باعث شد تا مدتی خانهنشین شود. تا اینکه در
اواسط دهه ۱۹۷۰ دوباره به صحنه برگشت.
آلبوم "خون بر روی آهنگ" نتیجه این بازگشت بود که در ۱۹۷۵ منتشر شد.
این آلبوم عمدتا از شسکت زندگی زناشویی او الهام گرفته شده بود و برای
خیلیها نشانه بازگشت او به دوران اوجش بود.
سه سال بعد از آن در هتلی در آریزونا خواب مسیح را دیده و این باعث شد
تا در اشعارش مرتبا به انجیل ارجاع دهد و به موضوعات اخلاقی و ایمانی
بپردازد.
هر چند که آلبومهایش اغلب با نظرات خوب و بد منتقدان روبهرو میشد،
اما هنوز جلب توجه میکرد. او در ۱۹۸۸ تجربهای را آغاز کرد که به
"سفر بیپایان" معروف شد - ارائه مستمر تفسیرهای جدید از آهنگهایش
روی صحنه.
به نظر میرسید که دارد اهمیت خود را از دست میدهد، اما آلبوم "زمان
خارج از ذهن" که به موضوعات تاریک اخلاقی میپرداخت و در سال ۱۹۹۷
منتشر شد، به نقطعه عطف دیگری در کارنامه او تبدیل شد و سه جایزه گرمی،
از جمله بهترین آلبوم، را مال خود کرد.
در سال ۲۰۰۶، وقتی ۶۵ سال داشت، با آهنگ "عصر جدید" به مسنترین
هنرمند زندهای تبدیل شد که تا به امروز توانسته به صدر جدول پرفروشها
برسد.
تبدیل شدن تدریجی او به اسطوره با جوایز بسیار دیگری همراه بود - دیپلم
افتخار مرکز کندی، یک اسکار، جایزه پولیتزر، جایزه گلدن گلوب و نشان افتخار
آزادی رئیسجمهوری.
حالا میتواند جایزه نوبل را هم به این مجموعه اضافه کند.
باب دیلن کتاب هم منتشر کرده، مانند "رتیل" که یک کار تجربی بود و در
سال ۱۹۷۱ منتشر شد، مجموعهای به نام "نوشتهها و ترسیمها" و
خودزندگینامهای به نام "تواریخ".
اما چیزی که به خاطرش مهمترین جایزه دنیای ادبیات را برده اشعار
ترانههایش است.
منابع :
1- ایسنا
2- بیبیسی 13 و 14 اکتبر 2016 - 22 و 23 مهر 1395
2- کانال دهلچی
3- آلبوم های باب دیلن
و سایر منابع دیگر