با تو قدم زدن را دوست دارم
به جای خانه
برایت
جاده خواهم ساخت
احسان پرسا
با تو قدم زدن را دوست دارم
به جای خانه
برایت
جاده خواهم ساخت
احسان پرسا
آﺳﻤﺎﻥ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻩ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻧﮕﺎﻩ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩﻡ
ﺯﻣﯿﻦ ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﺯﻧﺪﮔﯽ
اﻣﯿﺮ ﺣﺴﻨﻮﻧﺪﯼ
گلی از شاخه اگر می چینیم
برگ برگش نکنیم
و به بادش ندهیم!
لااقل لای کتاب دلمان بگذاریم
و شبی چند از آن
هی بخوانیم و ببوسیم و معطر بشویم
شاید از باغچه ی کوچکِ اندیشه مان گل روید...!
تمام خنده هایم را نذر کرده ام
تا تو همان باشی که صبح یکی از روزهای خدا
عطر دستهایت،
دلتنگی ام را به باد می سپارد...
سید علی صالحی
وقتی اولین ماه نو را می بینم
که سپیده دمان رنگ می بازد
به ابروهای زرد دختری می اندیشم
که فقط یک بار دیدمش ..
اوتومو نو ياكاموچي
" یواشکی
"
یعنی نگاه کودکی من
که از لایِ در
توی کوچه
جامانده...
به امید دیدنَت
پرویز فکرآزاد
راستی
در میان این همه "اگر"
تو چقدر "باید"ی!
قیصر امین پور
سر بگذار بر درد بازوان من
دست نگاهم را بگیر
مرا دچار حادثه ای کن که با عشق نسبت دارد
من عجیب از روزگار رنجیده ام ..
نیکی فیروزکوهی
خواب هایم بوی تن تو را می دهد
نکند
آن دورترها
نیمه شب
در آغوشم می گیری؟
فدریکو گارسیا لورکا
ایستادم
منتظر شدم تا از من طرحی بِکشی،
لعنت بـه من ،
کاش ژستِ دیگری می گرفتم،
کاش دستانم را پِنهان می کردم،
"
تمامِ مـن را ندیدی" و از من فقط ،
دست کشیدی..
و چای دغدغه عاشقانه خوبی ست
برای با تو نشستن بهانه خوبی ست
حياط آب زده ، تخت چوبی و من و تو
چه قدر بوسه، چه عصری، چه خانه خوبی ست...
.............................
حسن صادقی پناه
قرار من باش
تا در مدار تو باشم،
چه قرار و مداری بهتر از این !؟
آرش ناجی
چه کاری از من برمیآید ؟
وقتی عشق
تمام خودش را
میریزد توی چشمهای تو و
نگاهم میکند..
مریم ملک دار
من تو را برای شعر بر نمی گزینم
شعر مرا برای تو برگزیده است
در هوشیاری به سراغت نمی آیم
هر بار
از سوزش انگشتانم در می یابم
که باز
نام تو را
می نوشته ام...
حسین منزوی
وقتی دوری،
نفسم به شماره نمی افتد برای هیچ هیجانی.
وقتی دوری ،
نزدیکم به اندوه.
نزدیکم به نداشتن همه ی داشته های زندگی ام.
وقتی دوری،
دورم از لبخند. حتی کمرنگ و کوچکش.
وقتی دوری،
ثانیه ها تند بروند یا کند بیایند، من توی لحظه ی آمدنت صامت می مانم.
نه تیکی نه تاکی.
تمام راه را دویده ام.
به پا که نه، به سر.
این ثانیه های لعنتی اند که جا مانده اند.
کی میرسی؟
چه مگر گفت
در گوش درختان،
که چنین جامه درانند
همه؟...
مسعود صمیمی
همه چیز مهیاست:
بوم
سه پایه
قلم مو
و ...
رنگهای بنفش و زرد
می خواهم رنج بکشم !
آرش ناجی
بیا برویم کمی قدم بزنیم ..
نگران نباش !
دوباره باز می گردانمت به قاب عکس !!
رضا کاظمی
دلتنگی
نام دیگر این روزهاست
وقتی از این همه رهگذر
یکی تو نیستی ..
ساره دستاران
اگر میشد صدا را دید
چه گلهایی... چه گلهایی!
که از باغ ِ صدای تو
به هر آواز میشد چید.
اگر میشد صدا را دید.
استاد شفیعی کدکنی
من به چشمهای بی قرار تو قول می دهم
ریشه های ما به آب
شاخه های ما به آفتاب می رسد
ما دوباره سبز می شویم
قیصر امین پور
حاصل بوسه های تو
اکنون منم
شعری
که از شکوفه های بهاری سنگین است
و سر به سجده بر آب فرود آورده
دعا می خواند.
شمس لنگرودی
همیشه خیابان
زودتر از تو می رسید
و با من قدم می زد
آنقدر که
پاهایم تمام می شدند...
حالا که
روی این پل ایستاده ام
صدای جیغی
می خواهد
سکوت این شعر را
به هم بزند.........
ساراکاظمی
ما یک نفر بودیم!
و آن یک نفر
تو بودی...
از ما یک نفر،
یکی
عاشقتر بود
و آن یک نفر
تو نبودی...!
کامران رسولزاده
دستِ سردم
از چه میلرزی؟
پنجره را ببند
مداد را بردار
دوباره شعرهای عاشقانه بنویس!
- نه
این زمستان از پنجره نیامدهاست
شهاب مقربین
شانههایت دم صبح
خنکایی دارد
که سر داغ مرا مرهم ازوست.
سید علی میرافضلی
نامه ای در جیبم
و گُلی در مشتم
غصه ای دارم با نی لبکی
سر کوهی گر نیست
ته چاهی بدهید
تا برای دل خود بنوازم...
عشق جایش تنگ است!
حسین منزوی
شعری نهفته است در لبهات
که بویِ نارنج میدهد.
بهار که شد
به چیدنت میآیم.
رضا کاظمی