هیجان نمایی انتزاعی یا اکسپرسیونیسم آبستره Abstract Expressionism
شیوه ی هنری نوینی است که از دهه ۱۹۴۰ در نیویورک، متأثر از دو
شیوه هیجان نمایی (اکسپرسیونیسم) و فراواقع گرایی (سورئالیسم)
پا گرفت؛ در این طرز بیان تلاش می شود تا شکل و فضا از قید بازنمایی
عینی و سنتی رها شود. به دلیل گرد هم آمدن هنرمندان این مکتب در
شهر نیویورک، هیجان نمایی انتزاعی گاه با عنوان مکتب نیویورک نیز
شناخته می شود.
در حوزه نقاشی، هیجان نمایی انتزاعی مکتبی است که در سال۱۹۱۲
با انتشار مجله "سوارکار آبی" از مکتب هیجان نمایی ایجاد شد. پیشوایان
این مکتب واسیلی کاندینسکی، پل کله و فرانز مارک در مونیخ بودند.
دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ شاهد ورود ایالات متحده آمریکا به بازار جهانی
هنر بود. در برگردان آمریکایی ایدههای نوگرایانه اروپایی، شکلهای
هندسی کوبیسم، آثار و رنگهای هیجاننمایانه آلمانی، و لحظهگرایی
فراواقعگرایانه با هم مخلوط شدند و در بومهای بزرگ نقاشی که گاه به
اندازه یک دیوار میشدند، نمود پیدا کردند. این هنگامی بود که نیویورک
در دهه ۱۹۳۰ توانسته بود فضایی مستعد برای رشد هنر نوین در آمریکا
ایجاد کرده باشد. پیدایش فاشیسم و احتمال جنگ در اروپا، همچنین
فضای پس از رکود بزرگ، طیفهای مختلف هنرمندان مهاجر و بومی را
در نیویورک برخورد داده بود.
موزه هنر مدرن (MoMA) نیویورک در سال ۱۹۳۷، نقاشی گرنیکا اثر
پیکاسو را به نمایش گذاشت و در همان سال، نمایش آثار واسیلی
کاندینسکی در مراسم گشایش موزه سولومون آر. گوگنهایم آغازگر موجی
تازه در میان هنرمندان ساکن نیویورک شد. دیدار دیهگو ریورا، نقاش نامدار
مکزیکی، از نیویورک و نقاشیهای با ابعاد بزرگ او، هنرمندان نیویورکی
را با ابعاد غیرمعمول آشنا کرد و هانس هافمن آلمانی و مهاجر، نخستین
آموزههای نگری در زمینه هنر هیجاننمایی انتزاعی را ساختاربندی کرد.
جنبش هیجاننمایی انتزاعی در واقع یک سبک آمریکایی است که موجب
پیشتازی نیویورک از پاریس به عنوان مرکز جهانی هنر شد. هنرمندان این
جنبش بیش از آنکه مصلحان انقلابی باشند، آرمانگرایانی بودند که، بیش
از جهان ملموس خویش، دغدغه مفاهیم کلی را داشتند.
مأخذ ویکی پدیا
در این خصوص مقاله ای کامل تر را در "ادامه ی مطلب" بخوانید.