یک نکته : موقوف المعانی

بعضی اشعار را اصطلاحاً "موقوف المعانی "گفته اند .یعنی معنی بیت هنگامی

 

کامل و مفهوم می شود که بیت بعد بلافاصله خوانده وفهمیده شود .مثال از

 

شعر زیبای سعدی :

 

قسم به جان تو خوردن طریق عزت نیست /

 

به خاکپای تو وآن هم عظیم سوگند است

 

که با شکستن پیمان وبر گرفتن دل /

 

هنوز دیده بدیدارت آرزومند است /

به نام خداوند رنگین کمان 

 

خداوند بخشنده مهربان

 

 

خداوند زیبایی و عطر و رنگ

 

خداوند پروانه های قشنگ

 

 

خداوند باران و نقل تگرگ

 

نفس های باد و تپش های برگ

 

 

خدایی که سرشار آرامش است

 

طرفدار سرسبزی و دانش است

 

 

خدایی که از بوی گل بهتر است

 

و از نور باران صمیمی تر است

 

 

خدای صمیمی، خدای سلام

 

خدای غزل، قصه ی ناتمام                                                 

کلید خانه ات را

 

برای همیشه گم کرده ام

 

(و خداحافظی

 

فقط شکل های مختلفی دارد)

 

مثل واژه ای

 

که با کفش به دنیای قصه می آید،

 

که نویسنده دست روی دست می گذارد در صفحه ی آخر

 

که در خیابانی دراز

 

که در غروبی غم انگیز

 

که زیر بارانی دلگیر

 

که رو به مسیری مه آلود،

 

راهش را بگیرد و برود. 

 

لعنت به من!

 

که پای تو هرجا رسید،

 

جاده ای از زمین رویید

 

لعنت به من!

 

که این غروب نیست

 

که جاده را غم انگیز کرده است

 

لعنت به من...

 

لعنت به من!

 

که گفتنِ "هرخانه کلید گمشده ای دارد"

 

دیگر فریبم نمی دهد

 

و گفتنِ "قصه واژه ایست،

 

با دو هجای آغاز و پایان"

 

دیگر آرامم نمی کند.

 

 

لیلاکردبچه - کلاغمرگی 

"نیلوفر دمیر" ، خالق عکسی تأثیر گذار

 

"نیلوفر دمیر" عکاس خبرگزاری "دوغان حیات" ترکیه مدت ها بود که در ساحل

 

بدروم ترکیه در تعقیب مهاجران سوری بود. مهاجرانی که با قایق خود را از

 

سواحل ترکیه به جزایر یونان در دریای اژه می رسانند و از آنجا مسیر عزیمت

 

به کشورهای اروپایی به ویژه آلمان را در پیش می گیرند.

 

دمير مى گويد " وقتی با صحنه مواجه شدم کار از کار گذشته بود و دیگر

 

نمی شد برای "آلان" کاری کرد. او مرده بود .....

 

 

(بقیه در ادامه مطلب)

 

ادامه نوشته

عكس: پرتره زن مسلمان، chester higgins

 

در عكس پرتره من جستجوگرِ سكوت آن انسان هستم نه ژستِ او.

 

"هنرى كارتيه برسون"

عکاسان باشگاه بنگ بنگ ؛ عكاسى و رنج

تحقيق و ترجمه: مجله عكاسى سوشال لنز

 

@SocialLensmag

 

 

گرک مارکویچ، جوآو سیلوا، کوین کارتر و کن استربروک اعضای چهار نفره ی

 

یک گروه عکاسی بودند که تحت عنوان باشگاه بنگ بنگ شناخته می شد.

 

اين عكاسان در بين سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۴ طى دوران انتقالى از آپارتايد

 

( نظام مبتنى بر تبعيض نژادى آفريقاى جنوبى ) تا آزادى نلسون ماندلا از زندان

 

و حق رأى همگانى ، فعالیت مي كردند. دوران عكاسى آنان مصادف بود با

 

وقایع و رنج های جاری در آفریقای جنوبی و برخی کشورهای آفریقایی. آنان

 

از جنگ های داخلی و نفرت تبعیض نژادی تا افزایش هولناک فقر و خشونت

 

.....

 

(بقیه در ادامه مطلب )

ادامه نوشته

آدلف آبیا

 

 

- تنها نور است که می تواند طبیعت درونی تمام نمودها را بیان کند.../

 

تئاتر آینده، تئاتر نور خواهد بود... –

 

 

آدولف آپيا:

 

طراح و نظريه پرداز سوئيسي،  از طریق تحقیقاتی که در موسیقی انجام داد

 

با تئاتر آشنا شد. وی نگارش درباره تئاتر را به عنوان هنري بصري آغاز كرد.

 

هنري كه در آن نور و سايه، اشكال و فضا اهميت فراواني دارند. سراسر

 

زندگي او صرف تجربه اندوزي درباره ويژگيهاي تكنيكيِ نور شد. دليل اصلي

 

توجه آپيا به اين مسائل تأثير عميقي بود كه ريچارد واگنر آهنگساز بزرگ

 

آلماني رويش گذاشته بود. او بخشهايي از طراحي نور و صحنه «حلقه نيبلونگن»

 

را برعهده داشت. اين طراحيها پس از مرگ واگنر در 1883 از اُپرا حذف شد.

 

در (PDF) خلاصه ای از زندگی هنری آپیا، فعالیت ها، نظریات و تأثیرات عمیق

 

آپیا بر نورپردازی مدرن در تئاتر را می خوانیم. 

 

 

 

به نقل از سایت ایران تئاتر

 

تحریریه سینما- تئاتر ابزورد

 

تارا استادآقا

سینما در 120 ثانیه (فیلم های بزرگ سینما)

مشاهده و دانلود ( در اینجا )

مثنوی بسیار زیبا که در آن نام تمامی اساتید موسیقی برده شده است

بی گمان هر شب رفیق گر یه هاست

 

هر که با ساز "عبادی" در نواست

 

 

آن ردیف و ساز آوازی چه شد

 

ای دریغا؛ تار "شهنازی" چه شد

 

.....

 

(بقیه در ادامه مطلب)

 

علاقه مندان موسیقی خواندن این شعر زیبا را از دست ندهند

ادامه نوشته

شبگیر  "برای ادیب خوانساری و سِحرِ صدایش "

مرغی از اقصای ظلمت پر گرفت

 

شب، چرایی گفت و خواب از سر گرفت.

 

 

مرغ، وایی کرد، پر بگشود و بست

 

راهِ شب نشناخت، در ظلمت نشست.

 

 

من همان مرغم، به ظلمت باژگون

 

نغمهاش وای، آبخوردش جوی خون.

 

 

دانهاش در دامِ تزویرِ فلک

.....

 

احمد شاملو

 

(بقیه در ادامه مطلب)

ادامه نوشته

عشق هرجا رو کند آنجا خوش است

 

گر به دریا افکند دریا خوش است

 

 

گر بسوزاند در آتش دلکش است

 

ای خوشا آن دل که در این آتش است

 

 

تا ببینی عشق را ایینه وار

 

آتشی از جان ِ خاموشت برآر

 

 

هر چه می خواهی به دنیا در نگر

 

دشمنی از خود نداری سخت تر

 

 

عشق پیروزت کند بر خویشتن

 

عشق آتش می زند در ما و من

 

 

عشق را دریاب و خود را واگذار

 

تا بیابی جانِ نو، خورشیدوار

 

 

عشق هستی زا و روح افزا بود

 

هر چه فرمان می دهد زیبا بود

 

 

فریدون مشیری

بر دکه ی روزنامه فروشی

 

باران

 

به شکل الفبا می بارد

 

دوست دارم

 

چند حرف و شاخه گلی در منقار بگیرم

 

و منتظرت بمانم

 

باران عصر

 

موزون و مقفا

 

می بارد... می بارد... می بارد

 

و تو

 

دیر کرده ای

 

گل ها

 

مثل پرندگان به دام افتاده در کف من می لرزند

 

تو نخواهی آمد

 

و شعر

 

داستان پرنده ای است

 

که پرواز را دوست دارد و

 

بالی ندارد.

 

 

شمس لنگرودی

کوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود

 

و انسان با نخستین درد

 

در من زندانی ستمگری بود

 

که به آواز زنجیرش خو نمی کرد

 

من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

 

توفان ها

 

در رقص عظیم تو

 

...

 

 احمد شاملو

 

(بقیه در ادامه مطلب)

 

ادامه نوشته

شاهکار " بت چین "

 ای مه من، ای بت چین، ای صنم

 

لاله رخ و زهره جبین، ای صنم

 

 

تا به تو دادم دل و دین، ای صنم

 

بر همه کس گشته یقین، ای صنم

 

 

من ز تو دوری نتوانم دگر  

 

وز تو صبوری نتوانم دگر

 

 

بیا حبیبم، بیا طبیبم...

 

 

"بت چين"، نام تصنيفي است از شاهكارهاي زنده ياد "علي اكبر خان شيدا"،

 

در بیات اصفهان، یکی از ستاره های درخشان آسمان تصنیف سرایی ایران،

 

"مرحوم علی اکبر خان شیدا" است. شیدا از معدود هنرمندانی بود که شعر

 

و آهنگ را، خود می سرود و مضامین سروده هایش همگی دلنشین و غیر

 

مبتذل بود. وی به نوازندگی سه تار مسلط بود و در خوشنویسی به سبک

 

نستعلیق نیز استاد بود.

 

علی اکبر ، پسر مرشدعلی ، در سال ۱۲۵۹ قمری برابر با ۱۸۴۴ ميلادي

 

در یکی از پر حادثه ترین دوران پادشاهی "محمد شاه قاجار" در شیراز به

 

دنیا آمد. یک ساله بود که غائله "سید علی محمد باب" در شیراز بالا گرفت.

 

پنج ساله بود که "محمد شاه" درگذشت و "ناصرالدین شاه" تاجگذاری کرد.

 

نه ساله بود که "امیر کبیر" به قتل رسید. پنجاه و چهار ساله بود که

 

"ناصرالدین شاه" به قتل رسید و "مظفرالدین شاه" به تخت نشست (۱۳۱۳).

 

هنگامی که شورشهای منجر به جنبش مشروطیت بالا گرفت شصت و

 

چهار ساله بود و در سال ۱۳۲۴ در ۶۵ سالگی و در همان سالی که فرمان

 

مشروطیت امضا شد، درگذشت.

 

حضور شیدا در محافل مردم، سبب شد تا شوریدگی و شیدایی عارفانه او به

 

دلدادگیهای پیاپی گره خورد و مردی که به قول "عارف" تصنیفهایش را در گاه

 

راز و نیاز سحر گاهی می سرود، روزی دلباخته رقاصه ای یهودی به نام

 

"مرضیه" شد و سر انجامش به جنون کشید. شاید تصنیف معروف مرضیه

 

که یادآور این عشق است یکی از آخرین سروده های او باشد. بندی از این

 

تصنیف که می گوید؛ «ز مهوشان ملک ری، دل من از تو راضیه» اشاره ای

 

است به سروده شدن تصنیف در هنگام اقامت شاعر در تهران. از نظر سبکی

 

این تصنیف به تصنیفهای مردمی رایج در تهران آن زمان شبیه است...

 

 

ادامه در پی دی اف (PDF)

 

 جواد ظل طاعت

 

 

با صدای : بانو خاطره پروانه_ ساز: استاد تهرانی

 

با صدای : بانو سیما مافیها

 

با صدای : بانو مرضیه

 

با صدای : استاد شجریان - ساز : استاد پایور

 

با صدای : استاد شجریان_ ساز : اساتید لطفی _فرهنگ فر (تصویری)

آیا عکس منسوب به پیامبر صحت دارد؟

 

زير پوسترهاى حاوى اين عكس كه همه جا مي توان ديد، قيد شده:

 

" تصویر روحانی حضرت محمد، در سن 18 سالگی درهمراهی با عمویش

 

در یک سفر تجاری از مکه به دمشق." به علاوه ادعا شده است که

 

" این تصویر توسط یک کشیش مسیحی کشیده شده و تصویر اصلی آن در

 

موزه رم قرار دارد."

 

اما آيا واقعا اين تصوير پيامبر اسلام است؟ پاسخ اين سوال منفى است.

 

اين پرتره توسط "رادولف فارانتز لهنرت" ( 1878 – 1948 ) عكاس و شرق

 

شناس چک در فاصله سالهاى 1904 و 1910 ثبت شده. از آنجایی که لهنرت

 

در سال پیش از آن اقامتی کوتاه در تونس داشت، علاقه زیادی به مناظر

 

طبیعی و ساکنان آنجا پیدا کرده بود. او سپس با عكاسى از مناظر زیبا در

 

تونس و مصر هزاران عکس و کارت پستال از این مناطق چاپ نمود. لهنرت

 

که در موسسه هنرهای گرافیکی وین تحصیل کرده بود از زمره طرفداران

 

جنبش «پیکچرالیسم» بود که عكس را اثر هنری می دانستند.

 

اين عكس سال 1914 در نشنال جئوگرافى نيز چاپ شده و در زمره دهها

 

عكسى است كه لهنرت از دختران نوجوان تونسى تهيه كرده است. لهنرت

 

اغلب اين دختران را به صورت نيمه برهنه به تصوير كشيده به طورى كه در

 

دهه بیست، کارت پستالهای تونسی این عکاس بین سربازان فرانسوی در

 

شمال آفریقا بسیار محبوب بود.

 

او پرتره ديگرى نيز از اين شخص دارد كه در پايين مى بينيد.

 

 

مجله سوشال لنز 👇

https://telegram.me/joinchat/BD6jPTwRS6FdwtXPXjKPHQ

دو کار زیبا از " غزل شاکری "

        قلک

 

                  چون موی تو آشفته ام

تصنیف ماندگار " از خون جوانان وطن لاله دمیده" اثر " عارف قزوینی"

نام هفتمین و مشهورترین تصنیف از مجموعه سروده های عارف قزوینی

 

(۱۲۵۹-۱۳۱۲) است. مضمون این تصنیف اشاره به افسانهای دارد که از

 

قطرات خون سیاوش، گلهای لاله می روید. مضمون این سرود با گذشت

 

۱۰۰سال، همچنان در نوشتارهای سیاسی دوران معاصر، مشاهده می شود.

 

و گاه به گاه با وقایع روز مجددا همخوانی پیدا می کند. عارف در دیوان خود

 

و در مقدمهای بر این تصنیف، آورده: این تصنیف در آغاز انقلاب مشروطه

 

ایران بیاد اولین قربانیان آزادی سروده شده است...

 

 نخستین اجرای این تصنیف، با صدای خود عارف بود. عارف این تصنیف را

 

تنها با یک سه تار اجرا می کرده است. در حال حاضر از اجراهای عارف هیچ

 

نسخه صوتی وجود ندارد. این تصنیف بعدها، بارها توسط خوانندگان مختلف

 

همچون افتخار و زری امجد(۱۲۹۱) و عبدالله دوامی (۱۲۹۳) اجرا گردید.

 

 یکی از مشهورترین آثار ضبط شده از این تصنیف، با صدای «الهه» در حدود

 

سالهای ۱۳۴۰ در  برنامه  رادیویی گلهای رنگارنگ با همکاری یک ارکستر

 

۵۰ نفره صورت گرفت. از دیگر اجراهای مشهور این اثر می توان به اجرای

 

محمدرضا شجریان، سالار عقیلی، علیرضا قربانی، پریسا، سیما بینا و..

 

اشاره کرد.

 

توضیحات کامل در فایل (PDF)

 

با صدای : شجریان - ساز : پایور

 

با صدای : شجریان - ساز : لطفی

 

با صدای : بانو پریسا 

 

با صدای : بانو الهه

 

با صدای : بانو سیما مافیها

 

با صدای : سالار عقیلی