زیباترین حرفت را بگو

 

شکنجه ی پنهانِ سکوتت را آشکاره کن

 

و هراس مدار از آن که بگویند

 

ترانه ای بیهوده می خوانید .

 

چرا که ترانه ی ما

 

ترانه ی بیهوده گی نیست

 

چرا که عشق

 

حرفی بیهوده نیست .

 

حتا بگذار آفتاب نیز بر نیاید

 

به خاطرِ فردای ما اگر

 

بر ماش منتی ست ؛

 

چرا که عشق

 

خود فرداست

 

خود همیشه است .

 

 

شاملو

چيست اين باران كه دلخواه من است ؟

 

زير چتر او روانم روشن است

 

چشم دل وا مي كنم

 

قصه ی يك قطره باران را تماشا مي كنم :

 

در فضا،

 

           مي زند در موج حيرت دست و پا

 

خود نمي داند كه مي افتد كجا !

 

در زمين،

 

             همزباناني ظريف و نازنين

 

مي دهند از مهرباني جا به هم،

 

تا بپيوندند چون دريا به هم !

 

قطره ها چشم انتظاران هم اند

 

چون به هم پيوست جان ها، بي غم اند

 

هر حبابي، ديده اي در جستجوست،

 

چون رسد هر قطره، گويد: - « دوست! دوست ... !»

 

مي كنند از عشق هم قالب تهي

 

اي خوشا با مهر ورزان همرهي !

 

 

فریدون مشیری

شب زنده داران

 

 

"ادوراد هاپر" نقاش عالم تنهایی هاست.. تنها انسان هایی او را می فهمند که

 

لذت تنهایی را از عمق وجودشان چشیده باشند.. از دیدن تابلوی نقاشی

 

"شب زنده داران" به وجد می آیم.. جایی که خواب بر چشمان تعدادی از ساکنان

 

این شهر حرام می شود... هاپر می گوید هنگام تصویر کردن این تابلو من احتمالا

 

ناخودآگاه، تنهایی یک شهر بزرگ را می کشیدم..

 

تنها انسان هایی آثار هاپر را می فهمند، که شب ها را تا صبح با چشمانی بیدار و

 

کنار یک پنجره بدون هیچ صدایی سر ........

 

( بقیه در ادامه ی مطلب )

ادامه نوشته

باله ی دریاچه قو – بخش قوی سیاه

 

توسط بالرین مشهور روسی Alina Somova  که در مرکز باله ی " مارینسکی "

 

سن پترز بورگ فعالیت دارد.

 

 

( برای دیدن / دانلود لطفاٌ بر روی عکس کلیک نمایید )

 

هرچند پیش روی تو غرق خجالت اند

 

چشمان این غریبه فقط با تو راحت اند

 

 

بانو ... به بی قراری شاعر ببخش اگر

 

این شعرها به حضرت چشمت جسارت اند

 

 

آغوشت آشیانه ی گرم کبوتران

 

لبخندهات ... حس نجیب زیارت اند

 

 

دور از نگاه سرد جهان ... دست های من

 

با بافه های موی تو سرگرم خلوت اند

 

 

دنیا سکوت های مرا ساده فکر کرد

 

از حرف دل پُرند ... اگر بی شکایت اند

 

 

بی خواب کوچه گردی و بدخوابی ام نباش

 

دلشوره های هر شبم از روی عادت اند

 

 

هی کوچه ، کوچه ، کوچه ، به پایان نمی رسم

 

شب های سرد و ابری من بی نهایت اند !

 

 

اصغر معاذی

نان تازه بگیر

 

به خانه‌ ام بیا

 

دریانورد خسته!

 

می‌خواهم لباس ‌های خیست را

 

از تنت در بیاورم

 

شیر گرم کنم برایت...

 

بگویی

 

شانه‌هایم

 

سکان زندگی توست

 

و من

 

پنجره ‌های این شهر طوفان ‌زده را محکم ببندم...

 

 

سارا محمدی اردهالی

تو يك زني

 

شبيه تمام زنهايي كه مي شناسم

 

قدم مي زني

 

آواز مي خواني

 

تنها تفاوت تو بازنهاي ديگردر تو نيست

 

در من است

 

تو زني هستي كه من دوستت دارم

 

تو زني هستي كه درشعرهاي من هستي

 

آغوش مرا دوست داري

 

تو خواب نيستي

 

رويايي دست نيافتني

 

تو را من خلق كرده ام

 

 

نزارقباني

 

مترجم : بابك شاكر

می‌ترسم

 


از روزهایی که با تنور تو روشن نمی‌شوند


و شب‌هایی که با هزار و یک روایت گوناگون


چشم‌های مرا نمی‌بندند


می‌ترسم...

 



لیلا کردبچه

شخصیت در داستان

در شیوه نمایش ارسطویی، کشمکش که یکی از اصول ساختار درام است،

 

مبتنی بر تقابل پروتاگونیست (قهرمان) و آنتاگونیست (ضد قهرمان) یا همان

 

شخصیت منفی است. پروتاگونیست در جهت تغییر وضع موجود می کوشد و

 

آنتاگونیست در پی آن است تا وضع موجود را به همان شکل حفظ نماید.

 

  

پروتاگونیست ( Hero / Protagonist )

 

کاراکتر اصلی روایت را پروتاگونیست یا قهرمان ....

 

( بقیه در ادامه مطلب )             ( دانلود مقاله در این ارتباط به صورت PDF )

ادامه نوشته

رویا ها از کجا می آیند؟

جهان خودش به ما رویا می بخشد .

 

 زیرا برای تحقق آن به ما نیاز دارد .

 

 

هر فردی که رویایی در سر دارد برای آن برگزیده شده است .