زیباترین حرفت را بگو
شکنجه ی پنهانِ سکوتت را آشکاره کن
و هراس مدار از آن که بگویند
ترانه ای بیهوده می خوانید .
چرا که ترانه ی ما
ترانه ی بیهوده گی نیست
چرا که عشق
حرفی بیهوده نیست .
حتا بگذار آفتاب نیز بر نیاید
به خاطرِ فردای ما اگر
بر ماش منتی ست ؛
چرا که عشق
خود فرداست
خود همیشه است .
شاملو


این فصل را با من بخوان، باقى فسانه است