درباره ی رمان (5)
فصل سوم :
ریشه ها و رویکرد ها
3-1- واژه رمان
(( واژه انگلیسی ( Novel ) از کلمه ( Novella ) ) ناولا( به معنی" کوچک و نو" اقتباس شده است. اما در دیگر زبانهای اروپایی به جای کلمه ناول، از واژه "رمان" ( اصطلاحی فرانسوی ) استفاده می شود که از کلمه "رمانس"[1] مشتق شده است. ))[2]
(( این اصطلاح برای آثار متنوع و گوناگونی به کار برده می شود که وجه مشترک آنها منثور، داستانی و طولانی بودن آن هاست. تعریف هایی که برای رمان داده شده متنوع است و هر کدام بر نوعی از رمان قابل تطبیق است. از جمله تعریفی است که " ویلیام هزلیت " منتقد و نویسنده انگلیسی در قرن نوزدهم ارائه داده است:
(( رمان داستانی است که براساس تقلیدی نزدیک به واقعیت از آدمی و عادات وحالات بشری نوشته شده باشد و به نحوی از انحاء تصویر جامعه را در خود منعکس کند. ))
در فرهنگ "وبستر" نیز رمان چنین تعریف شده است:
(( روایت منثورخلاقه ای که معمولاً طولانی و پیچیده است و با تجربه انسا نی همراه با تخیل سر و کار دارد و از طریق توالی حوادث بیان می شود و در آن گروهی از شخصیت ها در صحنه ی مشخصی شرکت دارند. ))
ودر فرهنگ اصطلاحات ادبی " هاری شا " چنین آمده است:
(( روایت منثور، داستانی و طولانی که شخصیتها و حضورشان را در سازمان بندی مرتبی از وقایع و صحنه ها تصویر کند. اثر داستانی که کمتر از سی تا چهل هزار کلمه داشته باشد، غالباً به عنوان قصه، داستان کوتاه، داستان بلند و یا ناولت محسوب می شود، اما رمان حداکثر برای طول و اندازه واقعی خود ندارد. هر رمان، شرح و نقلی است از زندگی که متضمن کشمکش شخصیتها، عمل، صحنه ها و درونمایه است. ))
البته در زبان فارسی گاهی کلمه نوولNouvelle ) ( را که به معنای داستان کوتاه است به جای ناول به کار میبرند که صحیح نیست. ))[3]
اما چیستی رمان صرفاً در تعریف واژه آن قابل رد یابی و شناخت نیست. اینکه رمان در بستر چه تحولات فلسلفی و تاریخی شکل گرفت و پاسخ به کدام نیاز روحی بشر بود؟ سؤالاتی بنیادی است که برای یافتن پاسخ آنها می بایست به روند تغییرات و پوست اندازی فسلسفی اروپا در عصر روشنگری رجوع کرد.
1- اصطلاح رمانس(Romance ) در اوایل قرون وسطی به معنی زبانهای محلی جدیدی بود که از زبان لاتین مشتق می شد. رمانس همچنین به معنی کتابهایی بود که از لاتین ترجمه می شد یا به این زبانهای محلی نوشته می شد. در قرنهای نخستین میلادی قصه های منظوم را که شرح حادثه ها و شخصیتهای غیر عادی ، صحنه های عجیب و غریب ، ماجراهای شگفت انگیز و عشقهای احساساتی و پرشور و اعمال سلحشورانه بود، رمانس می نامیدند. قهرمان رمانس کسی است که با اعمال جسورانه، غیر معقول، غلو و خوش باوری سروکار دارد. از جمله رمانسهای معروف که به فارسی نیز ترجمه شده ، "تریستان و ایزوت" نوشته "ژوزف بدیه" نویسنده ی فرانسوی است. ( واژه نامه هنر داستان نویسی ص 139 )
2- فرهنگ اصطلاحات ادبی ص 239
3- واژه نامه هنر داستان نویسی ص 118و 119