۱. هدف از نقد و انتقاد، بهتر فهمیدن و دقیق فهمیدن یک موضوع است.

۲. هدف از نقد و انتقاد، نزدیک کردن یک فکر و نظریه به واقعیت است.

۳. اظهار نظر با نقد متفاوت است: اولی مخاطب خاصی ندارد اما دومی برای اصلاح

فکر و سخن و عمل دیگری است.

۴. منتقد تا می تواند باید در متن انتقادی خود، سؤال ها و زوایای جدید طرح کند.

۵. داشتن یک دیدگاه متفاوت، نقد نیست. مستندات و واقعیتها، مبنای نقد و انتقاد

هستند.

۶. نقد شفاهی از نظر مکتوب، بی اعتبار است.

۷. منتقد باید دقیق با نقطه و ویرگول از متن اصلی، نقل قول کند و بعد آن را براساس

مستندات نقادی کند.

۸. نقد به صورت مناظره توسط کسانی معتبر است که هر دو طرف در رابطه با

موضوع مناظره، متون تولید و چاپ کرده داشته باشند.

۹. در مسائل فکری و علمی، مبنای نقد بر واقعیات، آمار و واقعیت ها است. جایگاه

تخیلات و توهمات در مدارهای علمی نیست.

۱۰. در جامعه ای نقد اعتبار پیدا می کند که افراد متخصص در حوزه تخصصی خود

نقادی کنند.

۱۱. اگر منتقد نکته ای ر ا از متن مکتوب متوجه نمی شود، ابتدا سؤال می کند و بعد

نقد می کند.

۱۲. پیش ذهنیت از نویسنده یک متن، نقد و انتقاد را مخدوش و بی اعتبارمی کند.

۱۳. به میزانی که انتقادات کلی باشند از اعتبار آنها کاسته می شود. مبنای کار

علمی و انتقادی در پرداختن به جزئیات است.

۱۴. بالاترین سطح اعتبار یک فرد علمی و فکری، نوشته های اوست. سخنرانی و

ارائه شفاهی مطالب پایین ترین سطح است.

۱۵. منتقد بر نویسنده متن، القاب نمی گذارد.

۱۶. کسی که در یک موضوع تخصص نداشته و متون تولید و چاپ نکرده، به لحاظ

علمی نمی تواند انتقاد کند.

۱۷. منتقد، متن و سخن و فکر فرد را نقد می کند و نه شخص او را.

۱۸. کسی که نقد علمی می شود، وظیفه مدنی دارد که به انتقادات پاسخ دهد.

۱۹. نقدی که به آمار و مستندات تجربی و تاریخی اتکاء داشته باشد، معتبرتر است.

۲۰. منتقد در بیان و لحن، شخصی احساسی و عصبانی نیست. ادب و صداقت او

مقدم بر انتقاداتش است.

۲۱. منتقد و انتقادشونده هر دو باید در یک موضوع تخصص داشته باشند و متون

تولید و چاپ کرده داشته باشند.

۲۲. نقاد از این عبارات، فراوان استفاده می کند: حدس می زنم. تصور می کنم. به

نظرم می آید. شواهد اینگونه نشان می دهد. آمار چنین تصدیق می کند.

۲۳. نقد فکری و علمی باید مکتوب و علنی باشد اما نقد از رفتار حتما باید به صورت

خصوصی به افراد منتقل شود.

۲۴. محل تحصیل، اساتید و متون علمی منتقد بر کیفیت نقد او بسیار تأثیرگذار

است.

۲۵. اندیشه ها سطح اعتبار دارند و به تدریج اصلاح می شوند. می توان با استدلال،

مستندات و آمار، اندیشه ها را تکامل بخشید.

۲۶. منتقد باید مراقب باشد تا آنچه که خودش دوست دارد بگوید را به حساب متن

دیگری نگذارد و متن او را تحریف نکند.

۲۷. استفاده از کمیت ها، دقّت و اعتبار نقد را افزایش می دهد.

۲۸. علمی ترین متن و علمی ترین نقد آن است که نویسنده، تعاریف خود را از

مفاهیم از یک طرف و مفروضات و استوانه های فکری را از طرف دیگر به طور دقیق

مکتوب کند.

۲۹. در نقادی و مناظره، مبنای استدلال پژوهش های علمی است.

۳۰. استانداردگذاری برای نقد و مناظره، مسئولیت دانشگاه ها، متخصصین و

انجمنهای علمی است.

 

دکتر محمود سریع القلم - به نقل از ایسنا 94/1/18