هیچ وقت تو را ترک نمیکنم
حتی اگر
توی این دنیا نباشم
هروقت
به دوستداشتن فکر ميکنم
ابديت
و تمامي شبها
با نام تو
بر سينهام
سنجاق ميشود.
ميداني ؟
ميداني از وقتي دلبستهات شدهام
همهجا
بوي پرتقال و بهشت ميدهد ؟
هرچه ميکنم
چهار خط براي تو بنويسم
ميبينم واژهها
خاک بر سر شدهاند
هرچه ميکنم
چهار قدم بيايم
تا به دستهايت برسم
زانوهايم ميخمد .
نه اينکه فکر کني خستهام ،
نه اينکه تاب راه رفتن نداشته باشم
نه .
تا آخرش همين است
نگاهت به لرزهام مياندازد.
عباس معروفی
+ نوشته شده در سه شنبه ۲۰ فروردین ۱۳۹۲ ساعت 0:59 توسط بصیرت
|
این فصل را با من بخوان، باقى فسانه است