بهار بهار... صدا همون صدا بود

صدای شاخه‌ها و ریشه‌ها بود

 بهار بهار ...... چه اسم آشنایی

 صدات میاد اما خودت کجایی؟

 وابکنیم پنجره‌ها رو یا نه؟

تازه کنیم خاطره‌ها رو یا نه؟

بهار اومد لباس نو تنم کرد

تازه‌تر از فصل شکفتنم کرد

 بهار اومد با یه بغل جوونه

عیدو آوورد از تو کوچه تو خونه

حیاط ما یه غربیل

باغچه ی ما یه گلدون

خونه ی ما همیشه

منتظر یه مهمون

                       

محمد علی بهمنی