کمی بالاتر از ورودی پارک لاله در محوطه بیرونی موزه هنرهای معاصر تهران،

مجسمه‌هایی به چشم می‌خورند که توجه‌ها را به خود جلب می‌کنند، تندیس‌هایی

نفیس که گاه دلتنگ دیدوبازدید عابران و رهگذران هم می‌شوند.

خالقان این مجسمه‌ها چه کسانی هستند، آثاری که سال‌هاست در باغ "موزه

هنرهای معاصر" جا خوش کرده‌اند و جلوه متفاوتی به این مکان خاص بخشیده‌اند،

اما بیشترمان نمی‌دانیم جنس‌شان چیست و اینکه چقدر دلشان برای چند نگاه خیره 

و کنجکاو تنگ شده است و شاید چند پرسش دیگر، که این گزارش سعی کرده به

پاسخ برخی از آن‌ها بپردازد.

به گزارش خبرنگار بخش هنرهای تجسمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ،در

این محوطه در مجموع 15 اثر از هنرمندان بزرگ ایران و جهان از جمله هنری مور،

پرویز تناولی، مارینو مارینی، ادواردو چیلیدا و... به چشم می‌خورد.

 

1- � مرد در حال قدم زدن 1 و زن ایستاده 1 � اثر آلبرتو جاکومتی 

(Walking Man 1)

 

 

2 اثر برنزی، از � آلبرتو جاکومتی� با عنوان‌های � مرد در حال قدم زدن � با ارتفاع

182.5 و � زن ایستاده � با ارتفاع 267 سانتی‌متر که در سال 1960 ساخته شده‌اند.

جاکومتی در سال 1901 در منطقه ایتالیایی زبان سوئیس به دنیا آمد. خانواده‌اش

اهل هنر بودند و پدرش "جیوانی جاکومتی" نقاش امپرسیونیست شناخته شده‌ای

بود. وی در ژنو به مدرسه هنر رفت و در سال ۱۹۲۲ وارد پاریس شد. او زیر نظر یکی

از دستیاران "رودن" کار کرد و در همان‌جا بود که با خوان میرو، ماکس ارنست،

پیکاسو و بالتوس آشنا شد و کارهایی در سبک‌های کوبیسم و سوررئالیسم خلق

کرد. از اواخر دهه ۱۹۳۰ مجسمه‌هایش را با دست و پا و بدن درازتر از معمول

ساخت. جاکومتی در سال ۱۹۶۲ جایزه اول بینال ونیز را برد و به شهرت جهانی

رسید. وی در سن 65 سالگی (سال 1966) در سوئیس در گذشت.

 

این دو مجسمه در اواخر سال 96 برای مرمت به داخل انتقال داده شدند.

 

حمید شانس ـ هنرمند مجسمه‌ساز و کارشناس مرمت آثار هنری ـ سال ۱۳۹۱ در

گفت‌وگویی با یکی از رسانه‌ها با بیان اینکه �آثار برنزی تنها به وسیله مواد اسیدی و

خورنده فلز مثل شوره‌های برنز در معرض تخریب قرار می‌گیرند� درباره مرمت این دو

مجسمه اظهار کرده بود: این موضوع بسیار حساس است و باید حتما با نظارت یک

کارشناس و متخصص آثار هنری انجام شود. چندین سال پیش این دو اثر به صورت

غیر اصولی مرمت شده بودند، که بعدها با آوردن یک کارشناس هنری و متخصص از

اروپا این آثار به درستی مرمت شدند.

جمشید مرادیان ـ هنرمند مجسمه‌ساز ـ در پی خبر این جانمایی و مرمت، درباره

جاکومتی و آثارش می‌گوید: به نظر من آدم‌هایی که جاکومتی می‌سازد، از زیر

خاکستر جنگ بیرون آمدند، آن‌ها سیاه، تکیده و یک بعدی هستند.

او ادامه می‌دهد: جامعه سرمایه‌داری و جامعه مدرن در راستای بی‌هویت کردن

آدم‌ها، خیلی کارها انجام داده‌اند زیرا می‌خواستند از روی برندها به آن‌ها هویت

بدهند. این بی‌هویت و شکل هم شدن آدم‌ها در آثار جاکومتی قابل مشاهده است.

مرادیان اضافه می‌کند: جاکومتی تنهاترین مرد پاریس است؛ او خودش را در آتلیه‌اش

حبس می‌کند تا می‌میرد؛ یکی از دستاوردهای جامعه مدرن اعتیاد، خودکشی و

تنهایی خودگزیده است.

این مجسمه‌ساز درباره �مرد در حال قدم زدن� و �زن ایستاده� می‌گوید: در میان

این دو اثر، یکی با گام بلند حرکت را القا می‌کند و دیگری کاملا صاف و میخکوب

است. من تضاد این دو مجسمه را دوست دارم. یکی از زیبایی‌های آثار تجسمی

اعمال تضاد است. این آثار هوشمندانه خریداری شدند؛ ما تضاد در سکون و حرکت را

شاهد هستیم که شاید دیالکتیک زندگی را نشان می‌دهد.

او بیان می‌کند: به نظر من این دو مجسمه از گران‌ترین مجسمه‌هایی هستند که

می‌توان در موزه ها آن‌ها را پیدا کرد. اگر آن‌ها در معرض بلایای طبیعی باشند از

عمرشان کاسته می‌شود. من موافق هستم آن‌ها در حفاظ باشند یا به داخل موزه

آورده شوند. این به نفع مجسمه‌ها است.

 

همچنین قدرت‌الله قادری ـ هنرمند مجسمه‌ساز ـ در یادداشتی از یک پژوهشگر

درباره جاکومتی و آثارش آورده است:

��وقتی جاکومتی با انگشتانش که به ابزار کار او تبدیل می‌شدند و به کمک یک

چاقوی جیبی که دستانش آن را مثل یک مداد به کار می‌گرفتند مشغول ساختن

چیزی بود، اگر به او نگاه می‌کردید فکر می‌کردید که او در حال طراحی روی هواست؛

انگار در فضا طراحی می‌کرد تا وقتی که در نقطه‌ای معین به مانعی بر می‌خورد و این

مانع اگر کمترین حجم لازم را می‌داشت آن وقت به زندگی، به معنا بدل می‌شد.

بسیاری به تکرار می‌گویند، جاکومتی در ابتدا یک پیکره یا یک سر را با حجم معمولی

شروع کرده ولی بعد، آن را با فشردگی‌های پیاپی لاغر کرده است، اما من می‌گویم

که در هر یک از مجسمه‌هایش فقط آن حجمی که خودش خواسته وجود دارد و نه

بیشتر. به عبارت بهتر، او تمام حجم لازم را به آن‌ها داده است. دقیقا به این دلیل که

او از هیچ آغاز کرده است. پیکره‌های او در تنهایی‌شان، روبه‌روی ما می‌ایستند.

نگاهشان می‌کنیم و آن‌ها به ما خیره می‌شوند. به ما پشت نمی‌کنند، خیانت

نمی‌کنند. در جهانی که آن‌ها در آن محبوس‌اند جایی برای عقب کشیدن و پنهان

شدن نیست. آن‌ها با انتخابی آزادانه تصمیم گرفته‌اند بی‌حرکت بمانند؛ زندانیانی

آسیب‌پذیر و تا ابد ایستاده.�

آلبرتو جاکومتی در سال ۱۹۰۱ در سوئیس متولد شد. او فرزند یک نقاش بود که او را

برای تحصیل به مدرسه هنر ژنو فرستاد. او به فرانسه سفر کرد و در پاریس اقامت

داشت. جاکومتی در آنجا با خوان میرو، ماکس ارنست، پیکاسو و بالتوس آشنا شد و

آثاری را در سبک‌های کوبیسم و سورئالیسم خلق کرد.

 

2- �درمانگر� اثر رنه ماگریت

 

 

دیگر مجسمه حیاط مرکزی مربوط به �رنه ماگریت� است. این مجسمه در سال

1967 از جنس برنز ساخته شده است. عنوان این اثر �درمانگر� بوده و 160

سانتی‌متر نیز ارتفاع دارد.

رنه ماگریت در ۲۱نوامبر۱۸۹۸در لسینز بلژیک، چشم به جهان گشود. او در آکادمی

بروکسل آموزش دید. به کشورهای فرانسه، انگلستان، آلمان و هلند سفر کرد. اولین

آثارش (اوایل دهه ۱۹۲۰)، نشان دهنده تأثیر او از فوتوریسم و کوبیسم است. وی در

سال ۱۹۲۵ با انتشار دو مجله به نام های "ازفاژ" و "ماری" در زمینه معرفی هنر

سوررئالیسم، آغازگر جنبش سوررئالیسم در بلژیک شد. نقاشی‌های ماگریت پس از

گذشت چند دهه توانست توجه عموم را جلب کند. با نمایش آثارش در نیویورک،

لندن و پاریس، جایگاه شایسته خود را در تاریخ هنر سده بیستم بدست آورد. سبک

ویژه او در پوسترسازی، هنر تبلیغات و طراحی گرافیک بسیار اثر گذاشت. وی در

۱۵آگوست ۱۹۶۷به علت بیماری سرطان در شهر بروکسل درگذشت.

 

3- � اسب و سوارکار� اثر مارینو مارینی

 

 

 

مجسمه دیگر این حیاط مربوط به �مارینو مارینی� با عنوان �اسب و سوارکار�

است. این اثر که 138 سانتی‌متر ارتفاع دارد در سال 1953 از برنز ساخته شده

است.

مارینو مارینی ،مجسمه‌ساز ، نقاش و هنرمند گرافیست که به عنوان یکی از

نامدارترین مجسمه‌سازان جهان به شمارمی‌آید، سال 1901 در پیستویا ایتالیا به دنیا

آمد. درسال 1929 او به عنوان اولین سازنده مجسمه سفالی به نام Popoloمورد

تحسین واقع شد. دربینال معتبر ونیز سال 1952برنده جایزه مجسمه‌سازی شهر ونیز

شد.

مارینی، عمدتاً سردیس و تندیس می‌ساخت.اسب و سوارکار موضوع بسیاری

ازآثارش بود. به گفته خودش مردم بی‌خانمان میلان که در زمان جنگ، ازفرط

استیصال شهر را سوار براسب ترک می‌کردند، مهم‌ترین منبع الهام او بودند. کشش

شدید سر و گردن و پاها ودست‌ها دراین مجسمه‌ها حالتی فاجعه‌آمیز را القا

می‌کند. گویی نیروی بکر و بدوی درآن‌ها نهفته است. سرانجام وی در 6 آگوست

1980 درگذشت.

 

4- �نقش جدی� اثر ماکس ارنست  (Capricorn)

 

 

 

 

در فضای بزرگ باغ، در شمال محوطه موزه هنرهای معاصر که اغلب مجسمه‌هایش

از خیابان کارگر نیز قابل مشاهده است، هشت مجسمه زیبا به چشم می‌خورد.

�نقش جدی� �ماکس ارنست� با ارتفاع 240 سانتی‌متر و جنس برنز، یکی از این

آثار است. این مجسمه در سال 1948ساخته شد و تا سال 1964 در حیاط بانکی در

شهر دوسلدورف آلمان قرار داشت.

ارنست در 2 آوریل 1891 در شهر برول، در راینلاند در غرب آلمان چشم به جهان

گشود. وی در دانشگاه " بن" به تحصیل فلسفه و روانشناسی پرداخت و بدون آن‌که

درس نقاشی خوانده باشد، نقاشی را آغاز کرد.

ارنست عمیقا تحت تاثیر جنگ جهانی اول قرار گرفت و پس ازجنگ، در ۱۹۱۹رهبری

گروه "دادا کلن" را بر عهده گرفت. وی در سال ۱۹۲۴ به سورئالیست‌ها پیوست و با

سورئالیست‌ها نمایشگاه برگزار کرد و اسلوب مالش‌کاری و دیگر شیوه های نیمه -

خودکاری را پروراند. وی در سال ۱۹۶۱کتابی تحت عنوان �زندگی غیر رسمی ماکس

ارنست� نوشت. ارنست سرانجام در 1 آوریل 1976 در پاریس درگذشت.

 

5- � پیکر لمیده � دوقطعه ای و سه قطعه ای اثر هنری مور

(Two Pieces Reclining Figure: Arched leg)

(Three Pieces Reclining Figure)

 

 

 

 

مجسمه‌های �پیکر لمیده دو قطعه‌ای� که در سال70- 1969 ساخته شده است و

422 سانتی‌متر طول و 254 سانتی‌متر ارتفاع دارد، و �پیکر لمیده سه قطعه ای� با

ارتفاع 265 سانتی‌متر از جنس برنز که در سال 69-1968 ساخته شده از آثار �هنری

اسپنسر مور� است.

مور، در 30 جولای 1898 در کسلفورد در شهرستان تاریخی یورکشایر در شمال

انگلستان متولد شد.

وی برجسته ترین مجسمه ساز انگلیسی است که جستجوی پیگیرانه درساختمان

فضایی را با احساس غنی نسبت به کارماده در آمیخت. او سنت کنده‌کاری مستقیم

را که سال‌ها فراموش شده بود احیا کرد. مور شهرت خود را مدیون تندیس‌های

تراش‌خورده مرمر و برنز ریخته‌گری شده است که معمولاً در اندازه‌های بزرگ و

موضوعات انتزاعی ساخته شده‌اند. مور، 31 آگوست 1986 در هرتفوردشایر کشور

انگستان در گذشت.

 

6- �گلابی خاردار� اثر الکساندر کالدر (Prickly Pear)

 

 

 

 

�گلابی خاردار� �الکساندر کالدر� ، هنرمند مجسمه‌ساز آمریکایی، که سال 1964

در ابعاد 400�350�250 سانتی متر از جنس فولاد خلق شده‌است، دیگر مجسمه

این محوطه بزرگ است.

الکساندر کالدر متولد 22 جولای 1898 درایالت پنسیلوانیا ایالات متحده امریکا از

مجسمه‌سازان برجسته دنیا به حساب می‌آید. این مجسمه‌ساز و هنرمند آمریکایی

که بیشتر برای اختراع مجسمه متحرک به شهرت رسید، علاوه بر مجسمه‌های

متحرک و مجسمه‌های پایدار، نقاشی، چاپ سنگی، اسباب‌بازی، کوبلن و جواهر و

صدها چیز دیگر را نیز ایجاد کرده‌است.

پدر وی استارلینگ کالدر نیز از مجسمه‌سازان شناخته شده بود که بیشتر

ساخته‌هایش در نزدیکی شهر فیلادلفیا نصب شده است. الکساندر کالدر سرانجام

در 11 نوامبر سال 1976در سن 78 سالگی در شهر نیویورک درگذشت.

 

 

7- دو مجسمه بدون عنوان اثر کارل اشلامینگر

 

 

 

 

در این بخش از موزه 2 مجسمه از �کارل اشلامینگر� نیز قرار دارد.این آثار که در سال

1977 خلق شده‌اند از جنس برنز است.

کارل اشلامینگر نقاش، مجسمه ساز، معمار و خوشنویس آلمانی از شاگردان

�هانری کربن� و آشنا با اندیشه و عرفان اسلامی بود و از این رو با خط و

خوشنویسی ایرانی الفت داشت. سال‌ها به عنوان مدرس در دانشگاه تهران

مشغول به کار بود و متد آموزشی مدرسه �بوهاوس� را برای تدریس به دانشجویان

ایرانی به کار می گرفت.

اشلامینگر شاگردان بسیاری را پروراند که از نمونه های آن می توان از �محمد

احصایی� و �مصطفی دشتی� نام برد. از این هنرمند آثاری در زمینه های مختلف از

جمله نقاشی، کولاژ و مجسمه در گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران موجود است.

 

8- � تقدیس � اثر پرویز تناولی

 

 

 

این مجسمه در سال 1355 هجری شمسی (1967 میلادی) در ابعاد

100�227�285 سانتی متر از جنس برنز ساخته شده است.

(( گفتن درباره ی آقای تناولی مجالی فراختر می خواهد )) 

 

9- � زن و مرد کشاورز � اثر داریوش صنیع زاده 

 

 

 

در دورترین نقطه محوطه باغ موزه هنرهای معاصر قرار دارد. جایگاه کنونی این

مجسمه در این نقطه از باغ، باز می‌گردد به اتفاقاتی که طی آن پس از انقلاب برایش

افتاد و در نتیجه آن، از مقابل وزارت کشاورزی به موزه هنرهای معاصر انتقال یافت.

این مجسمه در دوران پهلوی، در جلوی ساختمان وزارت کشاورزی در خیابان بلوار

کشاورز قرار داشت . بعد از سال ۱۳۵۷ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تغییراتی

در کلیت اثر مخصوصا زن کشاورز اعمال شد، که شامل پوشاندن لچکی بر روی سر

زن کشاورز (که برهنه بود) و پوشاندن پای زن از جنس برزنت بودند. از دید برخی‌ها،

پس از این اقدامات،  مجسمه بکلی از ریخت افتاده بود، در همین راستا، این

مجسمه مورد تمسخر مردم قرار گرفت و تا مدت‌ها سوژه مردم و مطبوعات بود. تا

این که مسئولا تصمیم گرفتند تا این مجسمه را از جلوی وزارت کشاورزی برداشته و

به موزه هنرهای معاصر منتقل کنند.

 

10- �ریتم در فضا� اثر ماکس بیل

 

 

 

 

در فاصله بین حیاط شمالی و درب اصلی موزه، در ضلع غربی، دو مجسمه به چشم

می‌خورد. یکی از این مجسمه‌ها، مجسمه �ریتم در فضا� با ارتفاع 325 سانتی‌متر

اثر �ماکس بیل� است که در سال 1964 با سنگ گرانیت قرمز خلق شده‌است.

ماکس بیل، معمار، مجسمه‌ساز، نقاش، طراح صنعتی و گرافیست، 22 دسامبر سال

1908 در سویس متولد شد. وی سخت تحت تاثیر آرمان‌های بوهاوس قرار گرفت. وی

از سال 1951 تا 1956 ریاست مدرسه هنری اولْم را که خود او شالوده‌اش را ریخته

بود برعهده داشت. درنقاشی‌ها، پیکره‌ها و نوشته‌هایش همواره نظریه دوزبورخ

درباره "هنر تجسم" را دنبال می‌کند. در کتابی که در سال 1949 نوشت، رویکرد تازه

به خلاقیت هنری براساس مفاهیم ریاضی را پیش گرفت. ماکس بیل از جمله

پیشگامان تجسمی ناب در جهان به شمار می آید. سرانجام وی 9 دسامبر سال

1994 درگذشت.

 

11- �در ستایش پابلو نرودا� اثر ادواردو چیلیدا

 

 

 

 

این مجسمه در سال 1974 از جنس فولاد با ارتفاع 168 سانتی‌متر ساخته شد.

چیلیدا در دهم ژانویه 1924 در شهر �سن سباستین� کشور اسپانیا به دنیا آمد.

زندگی چیلیدا، سرتاسر افتخار و احترام است و آثاری که وی در طول عمر خود خلق

کرد همواره وی را در صدر هنرمجسمه‌سازی نگه داشت. شاید بتوان به جرأت ادعا

کرد که چیلیدا در زندگی‌اش به تمامی افتخارهای ممکن دست یافت و تمامی جوایز

ممکن را کسب کرد. فهرست افتخارات چیلیدا بسیار بلند است؛ از جایزه دوسالانه

ونیز گرفته تا جایزه معتبر کاندینسکی، جایزه ویلهلم لمبروک، جایزه شاهزاده اتریش،

نشان قیصر آلمان و جایزه امپراطوری ژاپن در میان افتخارهای چیلیدا قابل مشاهده

است.

 

 

12- بدون عنوان اثر آرنولدو پومودورو

 

 

 

آخرین مجسمه باغ موزه هنرهای معاصر که درسمت راست درب ورودی دیده

می‌شود متعلق به �آرنولدو پومودورو� هنرمند مجسمه‌ساز ایتالیایی است.این اثر در

طی سال‌های 1967 تا 1975 از جنس برنز با پتینه طلا و با ارتفاع 156 سانتی‌نتر

ساخته شده است.

پومودورو در سال 1926 در منطقه روماگنا شهر میلان در ایتالیا به دنیا آمد. بیشترین

شهرت وی مدیون آثار مجسمه کروی ‌شکل با سایزهای بزرگ می‌باشد که اطراف آن

شکافته شده و داخل آن کره‌ای دیگر نمایان است. داخل این کره نیز عناصر معماری و

فرم‌های منظم با ساختاری به هم پیوسته قرار دارد. مجسمه‌های پومودورو در

شهرهای میلان، کپنهاک، در جلوی محوطه کالج ترینتی دوبلین، کالج میلز در موزه

واتیکان، بزرگترین مجموعه‌های باغ موزه کالیفرنیا، لس‌آنجلس، واشنگتن دی‌سی،

مقابل سازمان ملل متحد، نیویورک، کاخ جوانان مسکو، موزه هنرهای معاصر تهران،

فلورانس، اوهایو و...، و بخش دیگر آثار مجسمه‌های وی در مجموعه‌های خصوصی و

موزه‌های هنر در اروپا و آمریکا استرالیا و ژاپن نگهداری می‌شود.

 

 

جانمایی مجسمه ها در موزه هنرهای معاصر

 

 

 

منابع:  تهیه و تنظیم گزارش: عرفان سلطان‌محمدی، خبرنگار ایسنا

 1- https://www.isna.ir/news/92090503178/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%DA%86%D9%86%D8%AF-%D9%85%D8%AC%D8%B3%D9%85%D9%87-%DA%A9%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%DA%AF%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%86%D8%AF