نقل است که یک روز طهارت کرده عزم مسجد کرد. به سَرش ندا کردند که "طهارت
آن داری که بدین گستاخی در خانه ی ما خواهی آمد؟" شبلی این بشنود و
بازگشت. ندا آمد که "از درگاه ما بازمی گردی کجا خواهی شد؟" نعره ها درگرفت.
ندا آمد که "بر ما تشنیع می زنی؟" برجا باستاد، خاموش . ندا آمد که " دعوی
تحمل می کنی؟" گفت : المستغاث بک منک [ از تو به تو پناه می برم ]
تذکره الاولیاء - ذکر شیخ ابوبکر شبلی رحمه الله علیه
+ نوشته شده در دوشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۶ ساعت 23:23 توسط بصیرت
|