تو را فریاد می زنم که بشنوی

 

تو را هوار می کشم که بمانی

 

چه منگ و مست

 

چه هراسان

 

در این ظلمت ، پی ات می گردم

 

با خود تنهایم مگذار

 

با تنهایی ام تنهایم مگذار

 

نرو، بشنو، بمان

 

 

سزار وایه خو